جهت همصدايي وجود دارد که معتقدند از آن جهت که کتاب آسماني نيازمند تفسير و ابهامزدايي است، يا از آن جهت که کتاب آسماني بيان پارهاي از مسايل و آموزههاي ديني را مسکوت گذاشته، نياز به سنّت به عنوان مفسّر کتاب آسماني، يا منبعي مستقل در ارايهي آموزههاي ديني نوين، اجتنابناپذير است؛ امّا با اين حال، مفهوم، کارکرد و گستره ي سنّت در مسيحيّت با آنچه در اسلام از سنّت تعريف شده، تفاوتهاي ماهوي و اساسي دارد. مقصود از سنّت در اسلام گفتار يا رفتار معصوم است که در زماني خاص، به منصه ي ظهور رسيد؛ امّا متالهان مسيحي مقصود از سنّت را، آموزهها و اعمال کليسا در طول دوران از آغاز تاکنون ميدانند.
نگارنده در اين مقاله، نخست به بررسي مفهوم، کارکرد و جايگاه سنّت از نگاه انديش وران مسلمان و متالهان مسيحي به طور جداگانه ميپردازد و در پايان به هدف مقارنه و تطبيق، شباهتها و تفاوتهاي اين دو نگرش را بيان کرده و نشان ميدهد که کارکرد سنّت در مسيحيّت اشکالات بسياري دارد.
مفهوم لغوي سنّت اسلامي
"سنّت" در لغت به معناى سيره، شيوه و روش است. ۱ گرچه بعضى مانند «خطابى» و «ازهرى» آن را مختص به شيوه ي صحيح دانستهاند۲ ؛ ۳ ؛ امّا از نظر عموم واژه شناسان، اين كلمه مىتواند شامل شيوه ي صحيح و ناصحيح و خوب و بد شود. ۴ ؛ ۵ چنان كه در روايتى از پيامبر اکرم آمده است:
« مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَه أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا.»؛ كسي که سنّت نيكي را بنيان نهد براي اوست پاداش آن و پاداش كسي که به آن سنّت تا روز قيامت عمل كند. و كسي که سنّت بدي را بنيان گذارد، گناه آن و كسي كه به آن عمل كند، بر دوش او خواهد بود.۶
«كسايى» سنّت را به معناى دوام دانسته است. وقتى گفته مىشود: «سننت الماء»؛ يعنى، پى در پى آن را ريخته است. چنان كه به سنّت، شيوه عادت شده نيز گفته شده است. ۷ ؛ ۸
اين واژه 16 بار به صورت مفرد و جمع (= سنن) در قرآن تكرار شده است. در بيشتر آيات،
1.(ابن منظور، ۱۴۰۵، ج۶، ص۳۹۹.)
2.(زبيدي، بي تا، ج۹، ص۲۴۴)
3.(حکيم، ۱۳۹۰، ص۱۲۱.)
4.(ابن منظور، ۱۴۰۵، ج۶، ص۳۹۹)
5.(زبيدي، بي تا، ج۹، ص۲۴۴.)
6.(مجلسي، ۱۴۱۳، ج۷۱، ص۲۰۴.)
7.(به نقل از حکيم،۱۳۹۰، ص۱۲)
8.(جرجاني،: ۱۳۰۶، ص۵۴.)