مفهوم و جايگاه سنّت، ازنگاه اسلام و مسيحيّت - صفحه 7

النبى على الخصوص ، مما ينص عليه فى الكتاب العزيز، بل انما نصّ عليه من جهته كان بياناً لما فى الكتاب اوّلا.»؛ لفظ سنّت بر آنچه كه منحصراً از پيامبر نقل شده، اطلاق مى‏شود. با اين شرط كه در قرآن بر آن تصريح نشده باشد؛ بلكه تنها از ناحيه ي پيامبر بدان تصريح شده باشد؛ اعم از آن كه در راستاى تبيين قرآن باشد يا نه. ۱

گستره مفهوم اصطلاحي سنّت

درباره ي گستره ي مفهوم اصطلاحى«سنّت» از اين جهت اختلاف شده است که آيا سنّت منحصر به قول، فعل و تقرير پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) است، يا قول، فعل و تقرير معصومان (= شامل ائمه دوازده‌گانه و فاطمه(عليهاالسلام)) يا صحابه و احياناً تابعان را در بر مى‏گيرد؟ سه نظريه در اين باره ارايه شده است:
1. سنّت منحصر به قول، فعل و تقرير پيامبر است. اين ديدگاه از سوى شمارى از عالمان اهل سنّت و برخى از عالمان شيعى، تصريح شده است. «شافعى» تصريح مى كند كه سنّت به‌طور مطلق منحصر به سنّت پيامبر است. ۲ غزالى و رازى نيز با نفى حجيّت قول صحابى، بر همين رأى هستند. «آمدى» نيز معتقد است كه ديدگاه اكثر، انحصار سنّت به سنّت پيامبر است. از ظاهر تعريف سنّت در گفتار «ابن حجر» نيز، همين انحصار به دست مى آيد و ديدگاه تمام صاحب نظران اهل سنّت كه حجيّت قول صحابى را به خاطر كاشف بودن آن از سنّت پيامبر دانسته اند، به‌صورت غيرصريح، ناظر به همين ديدگاه است؛ زيرا آنان عملاً براى گفتار صحابه اعتبارى قايل نشده‏اند.
در ميان عالمان شيعى، اين انحصار به شيخ مفيد نسبت داده شده است. ۳ ؛ ۴
البته به اين نكته بايد توجّه داشت كه اطلاق سنّت و قول صحابى با اعتبار آن متفاوت است. به‌عبارت روشن‏تر ممكن است كسى قول صحابى را در اصطلاح - كاربرد اصطلاحى - مشمول سنّت بداند؛ امّا در عين حال آن را حجّت نداند. از اين جهت در گفتار مدافعان يا منكران حجيّت سنّت صحابه يا تابعان بايد دقّت شود كه آيا آنان قول صحابه يا تابعى را جزو سنّت نمى دانند، يا معتقدند سنّت غيرمعتبر است.
2. سنّت قول، فعل و تقرير معصوم را دربر مى‌گيرد. اين ديدگاه از سوى عموم يا همه ي محدثان شيعه ارايه شده است؛ گرچه برخى از آنان در كنار عنوان پيامبر، از عنوان امام استفاده كرده‏اند ۵ ؛ امّا به‌خاطر عدم شمول لفظ امام نسبت به فاطمه(سلام الله عليها) عموماً از اصطلاح «معصوم» استفاده كرده‏اند. ۶ ؛ ۷ 85 ؛ ۸ ؛ به‌عنوان مثال؛ «مامقانى» پس از نقل ‌عبارت «ابن حجر» چنين آورده است: «و تعبيره بالنبى مبنّي علي مذهبه و امّا على مذهبنا فيعمّ ما امر به و نهى عنه و بيّنه اهل بيته المعصومون.» ۹ ؛ انحصار سنّت بر پيامبر بنابر مذهب ابن حجر است؛ امّا بر مذهب ما سنّت، امر و نهى پيامبر و امامان معصوم را در بر مى گيرد.

1.(شاطبي، ۱۴۲۳، ص۶۷۲.)

2.(سرخسي، ۱۴۱۴، ج۱، ص۱۱۳.)

3.(شيخ مفيد، ۱۴۱۴، ص۷)

4.(عسکري، ۱۴۱۰، ج۲، ص۱۶.)

5.(شيخ بهايي، ۱۴۰۱، ص۸۸)

6.(قمي، بي تا، ص۴۰۹)

7.(صدر، بي تا، ص)

8.(مظفر، ۱۴۰۵، ج۲، ص۵۷.)

9.(مامقاني، ۱۴۱، ج۱، ص۶۹)

صفحه از 30