ايشان معتقد است، بهترين تعريف سنّت اين است: «قول من لايجوز عليه الكذب و الخطأ و فعله و تقريره غير قرآن و غير عادى.»؛ سنّت قول، فعل و تقرير كسى است كه كذب و خطا در او راه ندارد، با اين شرط كه قرآن نباشد و جزو امور عادى به حساب نيايد. ۱
قيد "غير قرآن" براى جدا ساختن "حديث قدسى" از قرآن، افزوده شده و قيد "غيرعادى،" ناظر به اختلاف دوم پيش گفته است. آوردن عبارت: «من لايجوز عليه الكذب و الخطأ» تعريفى از معصوم است که بيانگر حكمت اين توسعه در مفهوم سنّت نيز است؛ به عبارت ديگر، از آن جا كه در روح معنايى اصطلاح سنّت، پيروى و تأسى مطمح نظر است، از اينرو، عصمت آنكه سنّت به او نسبت داده شده، ضرورى است .
در تعريف محقّق قمى نيز چنين آمده است: «هى قول المعصوم او فعله او تقريره الغير العاديات.» ۲ سنّت، عبارت است از قول يا فعل يا تقرير غير عادى معصوم... .
3. سنّت قول، فعل و تقرير صحابه و احياناً تابعان را در بر مىگيرد؛ عموم صاحبنظران و محدثان اهل سنّت بر اين رأىاند. ابن حجر عسقلانى معتقد است، بر اساس نظر اكثر عالمان اهل سنّت، سخن صحابى جزو سنّت است. ۳ حاكم نيشابورى پس از نقل سخن ابن عباس كه گفته است: «نماز ميّت جهرى است»، چنين افزوده است: «و قد أجمعوا على قول الصحابى سنة حديث مسند.» علما اجماع كردهاند كه گفتار صحابه سنّت و حديث مسند است. ۴
صريحترين سخن در اين باره، گفتار"شاطبى"(م 790) است، او در اين باره چنين آورده است: «و يطلق ايضاً لفظ السّنه على ما عمل عليه الصحابة، وجد ذلك فى الكتاب اَوْ السّنه اوّلم يوجد، لكونه اتباعاً لسّنه ثبتت عندهم لم تنقل الينا، او اجتهاداً عليه منهم او من خلفائهم، فان اجماعهم اجماع و عمل خلفائهم راجع ايضاً الى حقيقة الاجماع.» هم چنين لفظ سنّت بر آنچه صحابه بدان عمل كردهاند، اطلاق مىشود، اعم از
1.(همان.)
2.(قمي، بي تا، ص ۴۰۹.)
3.(عسقلاني، ۱۴۱۳، ج۹، ص۲۵۸.)
4.(به نقل از همان.)