هر موردی از روایات که عملی از پیامبر(ص) را ولو یک بار نقل کرده باشند، میتواند مستند اباحه شرعی باشد. از این رو هیچ موردی از رفتارهای پیامبر(ص) از حوزه شرع خارج نمیشود، چون اگر تکرار میشد، تبدیل به مستحب میشد، اما اگر یک بار باشد اباحه شرعی خواهد بود؛ بنابراین در فعل نبی(ص) چه چیزی میماند که بگوییم عادی است تا از حوزه شرع خارج شود؟
به گزارش ایکنا، چندی پیش آیتالله سیدکمال حیدری، از علمای قم، به ارائه نکاتی در زمینه احوالات شخصی پیامبر(ص) پرداخته و مدعی شده که این احوالات شخصی، خارج از دایره سنت است. به همین مناسبتحجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه، اقدام به پاسخگویی به این ادعا در فضای مجازی کرده است. در ادامه مبحث جلسه ششم از نظر میگذرد؛
در جلسات قبل، سیر تاریخی این نظریه مطرح شد و محورهای مدعای آقای حیدری را روشن کردیم. بیان کردیم که دو روش برای پاسخ وجود دارد؛ یکی از طریق برهان «لِم» و یکی هم از طریق برهان «ان» است. در برهان «لِم» میرویم و میبینیم که دامنه عصمت تا کجاست و آیا این ادله اجازه میدهند که ما امور دنیایی رسول خدا(ص) را تخصیص بزنیم یا خیر؟ و در برهان «ان» وارد مصادیق میشویم که ببینیم در متن سنت چه اتفاقی رخ داده است که آقای حیدری نگران است و میگوید نمیتوانیم این احوالات شخصیه را جزو سنت بنامیم.
در بخش اول، ادله عقلی و وحیانی را بحث کردیم، اما در این جلسه برهان «ان» را مطرح میکنیم. اما قبل از این باید به یک نکته دقیق توجه کنیم. اگر دقت کرده باشید میگویند پیامبر(ص) یکبار خندیده است، یکبار فلان کار را انجام داده و همچنین کارهای دیگری هم بوده که یکبار انجام داده است. عرض میکنم همان جمله «حفظت شیئا و غابت عنک الاشیا» گویی در اینجا نیز تکرار شده است.
تقریر دو نوع از اباحه
ما در احکام پنجگانه، یک اباحه داریم که در قبال واجب، مستحب، حرام و مکروه است و یک مستحب داریم. اباحه نیز دو نوع است؛ یکی شرعی است. یعنی امر مباحی که شرع با صراحت میگوید مباح است و یکی هم اباحه عقلی است. یعنی همان حکم برائتی که اصولیون میگویند و یا منطقه الفراغی که شهید صدر مطرح میکند. در حقیقت، مربوط به جایی است که در مورد مباح بودن عمل، شرع نظر صریح ندارد، اما چون سکوت کرده و یا به دست من دلیلی نرسیده است، از باب «قبح عقاب بلابیان»، میگوییم مباح است و در اینجا برائت را جاری میکنیم.
اما استحباب به چه معناست؟ استحباب بسترش این است که پیامبر(ص) یا یکی از اهل بیت(ع)، عملی را حداقل چند بار تکرار کرده باشند. سنت به همین معناست، یعنی عملی که مطلوب علیه است و عملی است که تداولی شده و استمرار دارد. پس اگر عملی را معصومین(ع) انجام دهند و چند بار تکرار کنند و قرینهای بر وجوب پیدا نشود، در عین اینکه تکرار کردند، میتوانیم بفهمیم استحباب است.
یکی هم اینکه به قول خودشان بفرمایند که مثلاً «انی احب ذلک ...» یا در سنت قولی معصومان(ع) به استحباب عمل تصریح شود و یا در سیره عملی آنها باشد. سیره عملی این است که کار نه یکبار، بلکه چند بار تکرار شود که ما از آن مفهوم استحباب را درآوریم. برای نمونه در روایات داریم که «کان رسول الله(ص) یعمل کذا ...»، پس مسئله کارکرد استحباب و دو دسته کردن بحث اباحه مهم است.
نکته دیگر اینکه گاهی معصومان(ع) مستحبی را ترک میکردند که تلقی واجب نشود و گاهی نیز مکروه را انجام میدادند که تلقی به حرام نشود. با این بیان، آنجایی که سنت قولی معصومان مطرح است، یعنی تصریح کردهاند که این عمل مستحب یا مکروه و .... است، دیگر بحثی وجود ندارد و از آقای حیدری سؤال میکنم که آیا در اینجا گفتوگویی دارد؟ مثلاًً اگر در سنت قولی تصریح شده باشد که مدل موی پیامبر(ص) چطور بوده است و بیان شود، این عمل مستحب است، آیا میتوان گفت چه ربطی به استحباب دارد و چرا سننالنبی(ص) قرار میگیرد؟
اگر پیامبر(ص) یک کاری را چند بار تکرار کرده باشند و قرائنی داشته باشید که مشخص شود، منظورش وجوب نیست، حال اگر از این تکرار بفهمیم که پیامبر(ص) این کار را دوست دارند و این روش را میپسندند، این عمل را مستحب کنیم، ایراد دارد؟ پیامبر(ص) به صورت مکرر میآمدند و در سلام کردن سبقت میگرفتند و سلامشان نیز به صورت آشکار بود. حال آیا نمیتوان این کار را جزو سنت حساب کنیم؟ ایشان به صورت مکرر دست میدادند، حال اشکال دارد که بگوییم سنت نبوی است؟
سندی برای اباحه شرعی
اما نکته حساس اینجاست که آیا ما به هر موردی که پیامبر(ص) ولو یکبار انجام داده باشد و یا فرموده باشد نمیتوانیم بگوییم مباح شرعی است؟ مثلاً یک بار فلان غذا را خورده باشد، یا این نوشیدنی را خورده باشد، یا یک بار طور خاصی خندیده باشد، آیا از اینها نمیتوان اباحه شرعی را استنتاج کرد؟ نمیتوانیم بگوییم وقتی پیامبر(ص) ولو یک بار عملی را انجام داد مباح است؟ نگفتیم سنت و مستحب است و آن را در سنن بنویسید، بلکه گفتیم اگر یک بار این عمل انجام شد، نباید سنت باشد، اما با یک بار اباحه را که میتوان فهمید.
ممکن است بگویید نیاز به عمل پیامبر(ص) نبود و اگر هم ایشان مثلاً فلان غذا را نمیخورد خود ما میخوردیم. در پاسخ میگوییم اگر پیامبر(ص) و یا یک معصوم یکبار کاری را انجام داده باشد شما دلیل دارید و دلیل شما نیز اباحه شرعی است؛ یعنی شارع وارد این مقوله شده است و باید از این مسئله خوشحال باشید که این مسئله مورد امضای شارع قرار گرفته است، اما اگر جایی این را نداشتید، ناچاریم به اباحه عقلی مراجعه کنیم که غیر از اباحه شرعی است. اباحه عقلی جزو اصول عقلی است و آنجایی که دست ما خالی از سنت است، باید به این منطقةالفراغ وارد شویم. بنابراین نکته خیلی ظریفی مطرح است و آن اینکه هر موردی که شما از روایات پیدا کنید ولو یک بار پیامبر(ص) یا معصوم(ع) کاری کرده باشند، میتوانیم به آن یک بار استناد و از آن اباحه شرعی به دست آوریم.
هیچ موردی از موارد رفتارهای عملی و فعلی پیامبر(ص) از حوزه شرع خارج نمیشود، چون اگر تکرار میشد، تبدیل به مستحب میشد، اما اگر یک بار باشد اباحه شرعی خواهد بود و در نتیجه حکم شرع را داریم و پیروز هستیم. بنابراین در فعل نبی(ص) چه چیزی میماند که بگوییم عادی است که از حوزه شرع خارج شود؟