يكي از مهمترين دلايلي كه باعث جدايي بين شيعه و ديگر فِرَق اسلامي بهخصوص اهل سنّت شده است، بحث منع از تدوين حديث در ميان اهل سنّت است.
منع تدوين حديث باعث شد تا حدود يك قرن يعني تا زمان خلافت عُمَربن عبدالعزيز، اهل سنّت از داشتن كتابها و متنهاي حديثي به دور باشند؛ امّا شيعيان بهعلّت جايگاه مهم حديث در فهم دين و دسترسي به معصومين(عليهمالسلام) در حدود 273 سال، از آغاز دعوت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) تا ابتداي غيبت صغري به كتابت حديث اهميّت ويژهاي ميدادند و حتّي در پنهان به امر گسترش حديث ميپرداختند. امامان شيعه از همان ابتدا، امر به نوشتن حديث را در ميان شيعيان رواج ميدادند و ياران خويش را به نوشتن سخنان و كلمات خود، سفارش ميکردند. در روايتي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) آمده است: «قَيِّدُوا الْعِلْمَ بِالْكِتَابَةِ»۱
دانش را با نوشتن به بند بكشيد.
يا در هنگامي كه «ابوشاة يمني» يكي از سخنرانيهاي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) را پس از فتح مكّه شنيد، از ايشان درخواست كرد كه آن سخنان را برايش بنويسد، پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) به ياران خود فرمود: «براي ابوشاة اين سخن را بنويسيد.»
دورانهاي تاريخ حديث شيعه
تاريخ حديث شيعه را ميتوان به دو دوره ي عمده تقسيم نمود:

هر يك از اين دو عصر نيز خود به زمانهاي فرعيتري قابل تقسيم ميباشند:
1.(بحارالانوار، ج۵۸، ص ۱۲۴، ح ۳۵.)