شايد بتوان اين مطلب را بيان داشت كه علم منبعشناسي، علمي است که بهصورت جزئي، به بررسي کتابها و توصيف آنها ميپردازد و به بياني ديگر يک علم جزيينگر است.
گرچه رشتههاي علمي كه در آن وجود دارد از جمله: نسخهشناسي و... بيان كنندهي يكسري مباحث كلّي و داراي قاعده است و ليكن نتيجهي حاصل از آن يك امر جزئي؛ يعني، شناخت كتابهاي حديثي است.
با بياني كه گذشت، ميتوان اين ادعا را كرد که يکي از ثمرات اين علم، آشنايي با کتابهاي حديثي و سبک استفاده از ايشان است بهطوري که راحتتر بتوان به مطالبي که مورد نظر است، رسيد.
شاخههاي اين علم
برخي از مباحثي که بهعنوان زير مجموعهي اين علم مطرح ميشوند، خود علمي گسترده يا يک مهارت است که ملکه شدن آن زماني بس طولاني را ميطلبد.
اين دسته از علوم عبارتند از:

نسخهشناسي: اين علم يکي از علومي است که با آن ميتوان نسخههاي بهتر از يک روايت را انتخاب کرد. نسخهشناسي، يکي از دانشهايي است که بهعنوان مقدمهي تصحيح متون بهکار گرفته ميشود.
فهرستنگاري: دستهبندي کتابهاي حديثي و شناخت نسخههاي مختلف از يک کتاب، خود علمي است که بهعنوان فهرستنگاري شناخته ميشود.
تصحيح متون: اگر چه اين دانش پيشينهاي بس كهن دارد، ليكن تصحيح متون بهوسيلهي روشهاي علمي و داراي قاعده و بعد از آن چاپ با وسايل امروزي، كمتر از 150سال سابقه دارد.