اگر حديثي را خوب بفهمي، بهتر از آن است كه هزار حديث را روايت كني و هيچ كدام يك از شما فقيه و دانشمند نميشود تا اينكه سخنان كنايهاي و سربستهي ما را بفهمد؛ چرا كه گاه سخنان ما هفتاد تفسير دارد كه براي توجيه هر يك از آنان پاسخي در نزد ما است.
با خواندن اين روايت، دانسته ميشود كه امامان معصوم(عليهمالسلام) خود اوّلين كساني بودند كه سفارش به آموختن اين نوع از مسايل مي کردند.
فايدهي ديگري که از اين علم به دست ميآيد، اين است که ميتوان نزديکترين معنايي که مقصود معصوم(عليهالسلام) بوده است، کسب کرد و نتيجهي نهايي اين است که هر شخص ، بيشتر احاديث را ميداند و تسلّط بهتري در درک معناي ايشان دارد، آگاهتر به معارف اهلبيت(عليهمالسلام) ميباشد.
زير شاخههاي اين علم
فقه الحديث كه در بين علوم حديثي، علم اَعْلي۱ شناخته ميشود، خود از چند زير شاخه تشكيل شده است، كه دانستن تمامي اين دانشها، لازمهي ملكه شدن اين علم در جان دانشپژوهان است.

غريب الحديث: علمي است که با بيان معاني مفردات کلمات، به فهم حقايق و معارف ديني کمک ميکند که در اين راه بايد چهار مرحله را طي کرد: يافتن معناي اصلي، يافتن معناي استعمالي، يافتن معناي حقيقي و مجازي و معناي اصطلاحي لفظ.
اسباب ورود حديث: دانستن فضاي صدور حديث و علّت آن، دانشپژوه را در فهم بهتر حديث ياري ميرساند. اسباب ورود حديث، گرچه دانش نيست؛ امّا فن و مهارتي است که در خدمت حديث در فهم آن دخيل است.
اختلاف الحديث: يكي از مشكلاتي كه محقّقان علوم ديني با آن روبهررو هستند، وجود اختلاف در معاني احاديث است؛ بدين معنا كه در نگاه اوّل بين دو كلام از
1.. علّت اينکه اين فقه الحديث را علم اعلي دانستهاند، اين است که در اصل تمامي علوم ديگر حديثي، به نوعي مقدمهي فهم کلمات معصومين(عليهمالسلام) است و اين علم به طور مستقيم به فهم حديث مربوط ميباشد و در بين ايشان پرطرفدارترين و جذابترين دانشهاي حديثي است.