سيّد ابن طاووس در «الدروع الواقية» ۱ و «فلاح السائل» ۲ و علامه حلّي در «التحصين» ۳ و «عدة الداعي» ۴ و شهيد ثاني در «روض الجنان» ۵ و علامه مجلسي در مقدمات بحار ۶ و خوانساري در روضات الجنات ۷ قول اوّل را پذيرفتهاند و نام او را در کتب خود «جعفربن احمدبن علي» ضبط كردهاند.
علامه شعراني در مقدمهي چاپ سنگي اين كتاب نوشته است: «مصنّف اين كتب الشيخ الثقة ابو محمّد جعفربن احمدبن علي القمي الإيلاقي نزيل ريّ است و در برخي نسخ، ابن عليبن احمد آمده است؛ امّا صحيح همان اولي است.» ۸
امّا شيخ صدوق در معاني الاخبار ۹ و التوحيد ۱۰ و عيون اخبار الرضا ۱۱ نام دوم را ذكر كرده و فرموده است: «حدثنا ابومحمد جعفر بن علي بن احمد الفقيه القمي ثم الإيلاقي رضي الله عنه.» ۱۲۱۳
هم چنين شيخ طوسي و ابنداوود در رجال خود آوردهاند: «جعفربن علي بن احمد القمي المعروف بابن الرازي يكني ابامحمد، ثقة، مصنّف.» «رجال شيخ، 418 ۱۴ ، رجال ابن داوود،64.»
دلايل صحّت نام دوم
1. شيخ صدوق که بدون واسطه از او حديث نقل کرده و معاصر ايشان ميباشد، نام دوم را در اسناد رواياتش ذکر کرده است و اين بهترين دليل بر صحّت نام دوم ميباشد.
2. شيخ طوسي که صاحب دو کتاب از کتب اصلي رجال شيعه است نيز، نام دوم را ضبط کرده است.
3. ابنداوود که ايشان هم مؤلّف يکي از کتب اصلي رجال شيعه است، نام مؤلّف را جعفربن عليبن احمد ذکر کرده است؛ بنابراين با توجّه به اين سه دليل بايد گفت که قول صحيح، همان جعفر بن علي بن احمد ميباشد.
اقوال بزرگان در بارهي مؤلّف
شيخ صدوق او را با لفظ «الفقيه» توصيف كرده است و در سه كتاب التوحيد، معاني الاخبار و عيون اخبار الرضا براي او طلب رضوان كرده است: «حدثنا ابومحمد جعفربن علي بن احمد الفقيه القمي ثم الإيلاقي رضي الله عنه.» ۱۵ ؛ ۱۶
شيخ طوسي نام او را در باب «من لم يرو عن الائمة عليهم السلام» ذكر كرده است و جرح و تعديلي انجام نداده است و فقط گفته است كه ايشان صاحب مصنّفاتي هستند: «جعفر بن
1.(الدروع الواقية، ۲۷۲ و ۲۷۳.)
2.(فلاح السائل، ۱۶۱ و ۲۶۵.)
3.(التحصين،۲۰.)
4.(عدة الداعي، ۲۲۷.)
5.(روض الجنان، ۳۶۱.)
6.(بحارالانوار، ج۱، ص۱۹.)
7.(روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۲.)
8.(مقدمه چاپ جديد كتاب جامع الاحاديث، ص۱۱.)
9.(معاني الاخبار، ص۶.)
10.(التوحيد، ص۸۸ و ۴۱۷ و۴۴۱.)
11.(عيون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۵۹.)
12.. (إيلاق نام مکاني است و اينکه اين مکان کجاست سه قول وجود دارد: الف) نام يكى از شهرهاى چاچ هممرز تركستان؛ ب) شهري است از نواحي نيشابور؛ ج) شهري است از نواحي بخارا.
13.«معجم البلدان، ج۱، ص۳۷۲و۳۷۳.)
14.(لفظ ثقة در رجال شيخ نيامده)
15.(معاني الاخبار، ص۶، التوحيد، ص۸۸ و ۴۱۷ و ۴۴۱)
16.(عيون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۵۹.)