تعداد بسياري از اين احاديث، در كتاب "الجعفريات" اسماعيل بن موسي بن جعفر(عليهالسلام) موجود است.
قاضي نعمانبن محمّدبن منصور، قاضي مصر، اين احاديث را در "دعائم الاسلام" ذكر كرده است.
همچنين مرحوم سيّد فضل الله راوندي نيز بسياري از اين احاديث را در "النوادر" خودش نقل كرده است.
با تحقيقات انجام شده در چاپ جديد کتاب، تمام روايات مصدريابي شده است و با نگاهي به آن ميبينيم که تعداد قابل توجّهي از روايات آن در کتب اربعه بهخصوص "الکافي" و "من لايحضره الفقيه" نيز، ذکر شده است و اين نشان از اعتبار احاديث اين کتاب دارد. شايد دليل اعتماد مؤلّف به اين احاديث، وثوق الصدوري بودن ايشان باشد و با توجّه به قرايني که براي ايشان ظاهر بوده است، احاديث را معتبر و صحيح ميدانستهاند.
تعداد احاديث
همانطور که ذکر شد، تعداد احاديث اين کتاب حدود 578 روايت ميباشد؛ هرچند شيخ آقابزرگ طهراني در «الذريعة» نوشته است: ۱ ؛ ۲ و سيّد امين نيز در «أعيان الشيعة» نيز همين تعداد را گفته است، ۳ حال آنکه با شمارشي که انجام شد، تعداد واقعي احاديث، حدود 578 روايت ميباشد؛ مگر اينکه با تقطيع روايات، تعداد آنها به هزار برسد که بعيد است. احتمال ديگري که ممکن است به ذهن برسد، اين است که گفته شود در بعضي از نسخهها تعداد احاديث هزار بوده است و نسخهاي که الان موجود است، افتادگي دارد، اين احتمال نيز بعيد است؛ زيرا ابواب اين کتاب به تعداد حروف الفبا است و کتاب موجود نيز تمام ابواب را دارا است و افتادگي ندارد. نکتهي ديگري که محتمّل است و در مقدمهي چاپ جديد کتاب، محقّق آن، اين احتمال را ذکر کرده است، ممکن است که مرحوم آقابزرگ طهراني دچار اشتباه شده باشند و سيّد امين نيز به تبع ايشان همين تعداد را گفته باشند. ۴
مشايخ و شاگردان
برخي از مشايخ و کساني که مؤلّف از آنها نقل روايت نموده است عبارتند از:
محمّدبن علي بن الحسين ابوجعفر الصدوق؛
سهلبن احمد الديباجي: «لا بأس به كان يخفى أمره كثيرا ثم ظاهر بالدين في آخر عمره.»؛ ۵
1.(جامع الأحاديث النبوية الفُ حديث)
2.(الذريعة، ج۵، ص۳۱.)
3.(أعيان الشيعة، ج۴، ص۸۱.)
4.(مقدمه چاپ جديد كتاب جامع الاحاديث، ص۴۳.)
5.(معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۳.)