اثري رجالي از ميراث شيعيان حلب - صفحه 124

از طرفي کتابي در رجال به وي نسبت داده نشده است؛ امّا برخي نقل هاي ابن‌حجر از علي ‌بن الحکم را بر وي تطبيق داده اند. کتاب‌شناس شهير آقابزرگ، در کتاب پر ارج خود «الذريعه» در معرفي اين شخصيّت چنين مي آورد:
«رجال علي بن الحکم و هو علي بن الحکم بن الزبير النخعي الأنباري، تلميذ ابن أبي عمير، و قد لقي من أصحاب أبي عبدالله الصادق(عليه‌السلام) جمعاً کثيراً و هو مثل الحسن بن علي بن فضال و عبدالله بن بکير کما ذکره الکشي ۱ و يروي عنه أحمد بن أبي عبدالله البرقي الذي توفي (274) أو (280) کما في النجّاشي و الفهرست ينقل عنه کثيراً في لسان الميزان بعنوان ذکره علي بن الحکم في رجال الشيعه.» ۲
همين طور علامه سيّد محسن امين نيز در موارد متعددي بر همين باور است که چند نمونه از آن بيان مي‌شود:
ـ «علي بن الحکم من قدماء ألاصحاب يظهر أن له کتابا في الرجال ينقل عنه ابن‌حجر في لسان الميزان في أحوال رجال الشيعه.» ۳
ـ «علي ‌بن الحکم من أصحابنا کان له کتاب في الرجال موجود کان عند ابن‌حجر و ينقل عنه في کتابه کثيراً و مفقود عند أصحابنا الذين الفوا في الرجال.» ۴
ـ «علي ‌بن الحکم من أصحابنا له کتاب في الرجال کان عند ابن‌حجر و ينقل عنه في لسان الميزان کثيراً.» (همان، ج6، ص34.)
در ميان معاصران "آيت‌الله سبحاني" نيز در کتاب «کليات في علم الرجال.» ۵
ـ « و الاسف کل الاسف أن هذا الکتاب و غيره مثل تاريخ ابن أبي طي و رجال علي بن الحکم و رجال الصدوق التي وقف علي الجميع، ابن‌حجر في عصره ۶ و نقل عنها في کتابه لسان الميزان لم تصل إلينا لعل الله يحدث بعد ذلک أمراً.»
ظاهر اين کلام نيز همانند نظرات و گفته هاي بالا، اين کتاب را براي علي بن الحکم بن الزبير ثابت مي کند؛ امّا با کمي تأمل و با استفاده از نقل هاي ابن‌حجر مي توان دريافت که اين راوي برخلاف گفته هاي فوق علي بن الحکم معروف نيست و علي بن الحکم راوي از ابن‌عمير کتاب رجالي نداشته است

1.(رجال الکشي، ص۵۷۰، رقم۱۰۷۹.)

2.(الذريعة إلي تصانيف الشيعة، ج۱۰، ص۱۳۵.)

3.(همان، ج۱، ص۱۵۰.)

4.(همان، ج۶، ص،۳۴.)

5.(همان، ج۶، ص۳۶.)

6.. اين که ابن‌حجر به تمامي اين آثار به‌طور مستقيم دست يافته باشد، بدون آن که رجاليون شيعه از آن نقلي داشته باشند، بسيار بعيد است و شايد ابن‌حجر در ميان نوشته هاي «ابن ابي طي» به آنها دست يافته باشد. ر. ک. فصل‌نامه تراثنا، ربيع الثاني ۱۴۲۲، مقاله استاد ارجمند جناب حجة الاسلام آقاي جعفريان، ص۱۱۲.

صفحه از 134