عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِين.» 1ـ «يا أَيهَا النَّبِي لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ.» 2
شيوه نگارش
سيّد مرتضى در اين كتاب، بدون استدلال به سخنان ائمه اطهار(عليهمالسلام) و با استدلال به حكم عقل و با استناد به قواعد ادبى و علم لغت به پاسخگويى آن شبهات پرداخته و قدرت فراوان خود را در استدلالهاى منطقى و علم ادبيات و لغت به اثبات رسانده است.
ايشان در اين كتاب، به بسيارى از روايات جعلى اشاره دارد و ضعف آن روايات را با حكم عقل به اثبات رسانده است.
روش طرح بحث راجع به پيامبران
شيوهي سيّد مرتضي در طرح شبهه، شيوهاي يکسان و روشمند بوده است. چکيدهاي از روش وي عبارت است از:
1ـ ابتدا تحت عنوان «مسأله» آيه و شبههي آن را مطرح ميکند و بعد تحت عنوان «الجواب» پاسخ ميدهد:
(مسألة): فقوله تعالى: «و عصى آدم ربه فغوى.» قالوا: «و هذا تصريح بوقوع المعصية التي لاتكون إلا قبيحة، و أكده بقوله «فغوى» ...(الجواب): يقال لهم امّا المعصية فهى مخالفة الامر... .»
2ـ دربارهي برخي انبيا چند شبهه و دربارهي برخي، به ذکر يک آيهي متشابه، بسنده کرده است.
3ـ در ميان انبيا، دربارهي پيامبر اسلام علاوه بر آيات، به ذکر روايات نيز پرداخته و شبهات دربارهي آن را پاسخ ميدهد.
ساختار پاسخگويي سيّد مرتضي به شبهات
اين پاسخها را اينگونه ميتوان دستهبندي و ارزيابي کرد:
1ـ معمولاً سيّد مرتضي به يک اشکال چند پاسخ داده که پاسخهاي او همه در يک سطح و قوّت نيستند؛ گاهي هم پاسخ کساني را نقل کرده که با قول او موافق هستند. (همانند داستان ذبح چهار پرنده بهدست حضرت ابراهيم که در آيه 260 سوره بقره بدان اشاره شده است) ۳
2ـ ايشان در تأويل آيههاي قرآن از روشهاي گوناگوني استفاده کرده که آنها را به اين صورت ميتوان دستهبندي کرد:
الف) توجّه به مباحث لغتشناسي: (پارهاي از برداشتهاي نادرست، ناشي از بيتوجّهي به مباحث لغتشناسي و اقتضاهاي زبان عربي است؛ بهعنوان مثال، دربارهي آيه «و عصي آدم ربه فغوي.» او مينويسد: