کتاب‌شناسي توصيفي تنزيه‌ الانبياء و الائمة (عليهم‌ السلام) - صفحه 109

برداشت نادرست، ناشي از اشتباه در فهم معناي «عصيان» و «غوي» مي‌باشد؛ زيرا، در زبان عربي به کسي که به فرماني که برعهده‌اش گذارده‌اند، مخالف نمايد، «عاصي» گفته مي‌شود. چه اين امر، وجوب داشته باشد و يا غير آن (نفل). و لفظ «غوي» به‌معناي «خاب» نيز به کار مي‌رود؛ يعني، زيان کرد. اين ضرر نيز بدان علّت است که حضرت آدم به ثواب بزرگي که خدا براي او در نظر گرفته بود - در صورت صرف‌نظر از خوردن ميوه ممنوع- نرسيده و آن را از دست داده است. ۱
ب) انتخاب بهترين تفسير آيه: گاهي ظاهر آيه‌اي تاب دو تفسير مختلف را دارد که يکي سازگار با عصمت انبيا و ديگري ناسازگار است. در اين‌جا چون عصمت انبيا با ادله‌ي عقلي ثابت شده، بايد تفسيري را پذيرفت که با عصمت ايشان سازگار است؛ به‌عنوان مثال، در داستان حضرت يوسف، در ذيل آيه 21 سوره يوسف «و لقد همّت به و هم بها.» پس از ذکر معاني مختلفي که براي واژه «همّ» ارايه داده، مي‌نويسد:
«فإذا كانت وجوه هذه اللفظة مختلفة متسعة على ما ذكرناه، نفينا عن نبي الله ما لا يليق به و هو العزم على القبيح و أجزنا باقي الوجوه لأن كل واحد منها يليق بحاله.» ۲
ج) توجّه به شأن نزول و نشانه‌هاي تاريخي: برخي اشکال‌ها در اثر بي‌توجّهي به شأن نزول، احوال زمان نزول آيه و نشانه‌هاي تاريخي است؛ به‌عنوان مثال، درباره‌ي آيه « لئن اشركت ليحبطن عملك.» طبق روايات شيعه قضيه اين‌گونه است:
وقتي که پيامبر(صلوات الله عليه و آله) خلافت و جانشيني اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) را اعلام نمود، گروهي از قريش خدمت پيامبر عرض کردند که بسياري از مردم تازه مسلمان هستند و دوست ندارند که نبوت در تو و امامت در پسر عمويت باشد؛ اگر آن را به ديگري بسپاري، بهتر است... . اين‌جا بود که آيه نازل شد؛ بدين معنا که «لئن اشركت مع علي في الامامة غيره ليحبطن عملك.» ۳
د) تعيين مصداق حقيقي آيه: مراد برخي آيات برخلاف تصوري که مي‌شود، کساني غير از انبياست؛ براي مثال، درباره‌‌ي آيه « فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فِيما آتاهُما.» احتمال مي‌رود که مراد آيه، غير از آدم و حواء باشد و به «من أشرک» برگردد و يا درباره‌ي آيه« عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى.» گفته شده که آن شخص مورد نظر، يکي از ياران رسول خداست که اين فعل از او سر زده است؛ زيرا نه قرينه‌اي محکم در آيه وجود دارد که به پيامبر اسلام برگردد و از ديگر سوي، با توصيفي که خداوند در قرآن از خلق و خوي پيامبرش مي‌کند، منافات دارد. «و انک لعلي خلق عظيم.» ۴

1.(تنزيه الانبياء، ص۹.)

2.(تنزيه الانبياء، ص۴۸.)

3.(تنزيه الانبياء، ص۱۲۰.)

4.(تنزيه الانبياء، ص۱۲.)

صفحه از 119