بررسي محتوايي پاسخهاي سيّد مرتضي
ايشان در پاسخهاي خود معمولاً از چند مسأله کمک ميگيرد:
1- استفاده از ادلهي عقلي:
از مهمترين ميزانهايي که مؤلّف اين کتاب، از آن براي سنجش معاني آيات و روايات بهره ميگيرد، حکم عقل (ادلهي عقليه) است.؛ چه اينکه ايشان، عصمت انبيا و ائمه را ابتدا به حکم عقل اثبات نموده و سپس به رفع شبهات مطرح شده ميپردازد. ۱
استفاده ايشان از عقل و دليل عقلي را ميتوان در سه بخش داد:
الف) مواردي که سيّد مرتضي، براي اثبات مطلبي به حکم عقلي استشهاد ميکند:
«فقد تقدم من الأدلة العقلية ما يدل على أنه (نبي عليهالسلام) لا يجوز أن يفعل القبيح و لا يعزم عليه.» ۲
«أنالأئمة(عليهمالسلام) معصومون... و اعتمدنا في ذلك على دليلعقلي لا يدخله احتمال و لا تأويلبشيء.»۳۴ .
ب) مواردي که سيّد مرتضي، حکم عقلي را بر دليل نقلي ترجيح داده و اخذ به حکم عقل را سبب ردّ دليل نقل (و يا دلالت ظاهري آن) دانسته است:
«قد بينا بالأدلة العقلية التي لا يجوز فيها الاحتمال و لا خلاف، الظاهر أن الأنبياء ع لا يجوز عليهم الكذب؛ فما ورد بخلاف ذلك من الأخبار لا يلتفت إليه و يقطع على كذبه إن كان لا يحتمل تأويلا صحيحا لائقا بأدلة العقل فإن احتمل تأويلا طابقها تأولناه و وفقنا بينه و بينها و هكذا نفعل فيما يروى من الأخبار التي يتضمن ظواهرها الجبر و التشبيه.» ۵
ج) مواردي که بنا به دليل عقلي، يکي از احتمالات دليل نقلي را که به حکم عقل نزديکتر است، اتخاذ کرده و در مقابل، دليل مخالف را رد مينمايد:
1.. البته شرطي که براي آن ذکر ميکند، صراحت و وضوح است؛ چه اينکه اگر در دليل عقل، احتمال و مجاز وارد شود، آن را از حجيّت مياندازد.
2.(ص۴۹.)
3.. و در جاي ديگر مينويسد: «أن الحق في زماننا هذا على ضربين عقلي و سمعي فالعقلي ندركه بالعقل و لا يؤثر فيه وجود الإمام و لا فقده و السمعي إنما يدرك بالعقل [بالسمع] الذي في مثله الحجة.» (تنزيهالأنبياء، ص۱۸۴.)
4.(ص۱۳۲)
5.(ص۲۴ـ۱۲۳.)