کتاب‌شناسي توصيفي تنزيه‌ الانبياء و الائمة (عليهم‌ السلام) - صفحه 115

7ـ تکيه بر نقل‌هاي تاريخي

سيّد مرتضي در تکيه بر نقل‌هاي تاريخي، به خصوص در بخش ائمه(عليهم‌السلام) اعتناي خاصّي به آراي مورّخ بزرگ، محمّدبن جرير طبري و تفسير او دارد. از اشکال و جواب‌هاي «تنزيه الانبياء» چنين بر مي‌آيد که ايشان از آراي تفسيري وي بهره برده و آن‌ها را در لابه‌لاي شرح و تعليق خود جاي داده است. ۱

ج) تنزيه الائمه

در اين‌جا ذکر اين نکته ضروري است که سيّد مرتضي (رحمه‌الله) در قسمت ائمه، قدري از مبحث تنزيه خارج مي‌شود؛ چراکه معمولاً ائمه(عليهم‌السلام) آنچه به‌عنوان سؤال و اشکال مطرح مي‌شود، يک گناه نيست؛ بلکه تحليل يک واقعه تاريخي است و يا فقط يک بحث کلامي است؛ بنابراين، تکيه بر نقل‌هاي تاريخي، راهي مناسب براي جواب از اين شبهات است؛ البته از روايات اهل‌بيت(عليهم‌السلام) بسيار بهره مي‌گيرد.
در ميان اين شبهات، مي‌توان به برخي از آن‌ها اشاره کرد:
حضرت اميرالمؤمنين علي‌بن‌ابي‌طالب(عليه‌السلام): بيعت آن حضرت با خلفا، حضور در مجالس ايشان و نماز پشت سرشان، به ازدواج درآوردن دخترشان به عقد يکي از خلفا، حضور در شوراي شش نفره و... .
امام حسن مجتبي(عليه‌السلام) : بر کنار کردن خودشان از خلافت و صلح و بيعت با معاويه و... .
امام حسين(عليه‌السلام): مخالفت کردن با نصيحت بسياري از بزرگان چون ابن عباس در عدم قيام، با گروهي اندک به جنگ لشکر انبوه رفتن، جمع بين قيام آن‌حضرت و صلح برادرشان امام‌حسن‌(عليه‌السلام) و... .
امام رضا(عليه‌السلام): پذيرش ولايتعهدي خليفه غاصب عباسي و امام زمان(عليه‌السلام): درباره‌ي غيبت آن حضرت و ضررهاي احتمالي آن.
گفتني است که اين بخش از کتاب حدود يک چهارم حجم کتاب را به خود اختصاص داده است.

شيوه‌ي مؤلّف در پاسخ‌گويي به اشکالات

مؤلّف، در اوّل بخش «تنزيه ائمه» ابتدا به ذکر قاعده‌اي کلّي در منزه دانستن امامان مي‌پردازد و سپس به تک‌تک اشکالات اشاره کرده و جواب مي‌دهد. وي مي‌نويسد: «قد بينا في صدر هذا الكتاب أن الأئمةع معصومون من كبائر الذنوب و صغائرها و اعتمدنا في ذلك على دليل عقلي لا يدخله احتمال و لا تأويل بشي‏ء. فمتى ورد على أحدهم ع فعل له ظاهر الذنب وجب أن نصرفه عن ظاهره و

1.(المناهج الروائي? عند الشريف المرتضي؛ وِسام الخطاوي، ص۲۵۹.)

صفحه از 119