کتابشناسي توصيفي «تنزيهالانبياء و الائمة (عليهمالسلام)»
جمال الدين حيدري فطرت
چکيده
يکي از مباحث مهم و اختلافي در بين انديشمندان مسلمان، مسألهي عصمت پيامبران الهى و ائمه معصومين(عليهمالسلام) بوده است. از جمله نويسندگاني که در اين وادي پاي نهاد و بهخوبي اين مطلب را اثبات کرد، عالم بزرگ شيعه، سيّد مرتضى علمالهدي بود که با نگارش كتاب «تنزيه الانبياء و الائمه(عليهالسلام)» به بسياري از شبهاتى كه دربارهي پيامبران الهى و ائمه معصومين مطرح ميشد، پاسخ داد.
نوشتار حاضر که به بررسي توصيفي-تحليلي کتاب «تنزيه الانبياء و الائمه(عليه السلام)» ميپردازد، ابتدا به بررسي اجمالي زندگينامه، شخصيّت علمي و ديدگاههاي اين انديشمند شيعي در علوم مختلف اسلامي پرداخته ميشود و در ادامه، پس از ذکر مباحث مقدمهاي؛ از جمله: انگيزه نگارش، صحّت انتساب کتاب و زمان تأليف آن، به بررسي شيوه ي نگارش کتاب، ساختار پاسخگويي ايشان به شبهات دربارهي عصمت پيامبران و ائمه(عليهالسلام) و بررسي محتوايي اين پاسخها ميپردازيم.
کليدواژهها: سيّد مرتضي، عصمت، تنزيه الانبياء و الائمه، کتابشناسي توصيفي.
مقدمه
مروري بر زندگي علمي سيّد مرتضي علم الهدي
سيّد مرتضي يكي از چهرههاي درخشان عرصهي دين و دانش و ادب در سدههاي چهارم و پنجم هجري است. نام وي، علي بن حسين بن محمّد بن موسي بن ابراهيم مجاب و ملقّب به سيّد مرتضي است. وي در اوايل غيبت كبري در ماه رجب سال 355 قمري در بغداد ديده به جهان گشود. اين نابغهي بزرگ تاريخ اسلام، از هر دو طرف سيّد علوي است. نسب وي از جانب پدر با پنج واسطه به امام موسي كاظم(عليهالسلام) و از جانب مادر با چهار واسطه به سيّد الساجدين امام زين العابدين(عليهالسلام) ميرسد. پدرش شريف ابواحمد الموسوي ـ رئيس طالبيان بغداد ـ و مادرش فاطمه ـ دختر ناصر صغير ـ است. از القاب سيّد مرتضي ميتوان به: " المرتضى، علم الهدى، الأجل الطاهر، ذي المجدين و الثمانين" اشاره کرد.۱
ايشان علاوه بر مقامات والاي علمي و معنوي، در سال 406 از جانب خليفهي وقت و سلطان شيعهي ديلمي، عهدهدار مقام مهم و عالي نقابت طالبيان و سرپرستي سادات و شرفاي دودمان ابوطالب، امارت حاج و رسيدگي به امور زايران خانهي خدا و رياست ديوان مظالم شد. سيّد مرتضي اين مسئوليتهاي مهم را از سال 406 تا 436هجري (هنگام
1.. «و كان يلقب بالثمانين لما كان له من الكتب ثمانون ألف مجلدا و من القرى ثمانين قرية تجبى إليه و كذلك من غيرهما حتى إن مدة عمره كانت ثمانين سنة و ثمانية أشهر و صنف كتاباً يقال له الثمانون.» (الغدير، ۴ / ۲۷۶.)