احادیث داستانی صاحبان نامه

اطلاع امام جواد علیه‌السلام از فرستنده نامه‌های ناشناخته

الخرائج و الجرائح عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي وَ مَعِي ثَلَاثُ رِقَاعٍ غَيْرُ مُعَنْوَنَةٍ وَ اشْتَبَهَتْ عَلَيَّ وَ اغْتَمَمْتُ لِذَلِكَ فَتَنَاوَلَ إِحْدَاهُنَّ وَ قَالَ هَذِهِ رُقْعَةُ زِيَادِ بْنِ شَبَثٍ‌ وَ تَنَاوَلَ الثَّانِيَةَ وَ قَالَ هَذِهِ رُقْعَةُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ تَنَاوَلَ الثَّالِثَةَ وَ قَالَ هَذِهِ رُقْعَةُ فُلَانٍ فَبُهِتُ‌ فَنَظَرَ إِلَيَّ وَ تَبَسَّمَ‌ [۱] .

خرايج- ابو هاشم جعفري گفت:

خدمت ابو جعفر ثانى (حضرت جواد) رسيدم سه نامه داشتم كه هيچ كدام فرستنده آنها معين نبود خودم هم نمى‌دانستم نامه‌ها مال كيست. خيلى افسرده بودم از اين وضع. امام جواد عليه السّلام يكى از نامه‌ها را برداشته فرمود: اين نامه زياد بن شبث است نامه ديگر را برداشت فرمود اين نامه از محمّد بن ابى حمزه است نامه سوم را فرمود اين نامه فلان كس است. آن وقت من متوجه شدم و يادم آمد كه نامه‌ها از كيست. در اين موقع نگاهى بمن نموده لبخندى زد.


[۱]مختار الخرائج ص ۲۳۷.