مبانى فقه‏ الحديثى آية الله ميرزا مهدى اصفهانى (1) - صفحه 31

اين زمينه انجام گرفته بود، كه در آثار آن بزرگمردان انعكاس يافته است. امّا تكميل و تعميق آن مجاهدت ها ـ تا آنجا كه به تدوين و تكوين مجموعه اى نظام مند در انديشه شيعى به دور از تأويلاتِ عرفانى وفلسفى برسد ـ حاصل عمر پر بركت مرحوم اصفهانى بود ؛ عمرى كه يكسره به تلاش علمى و تحقيق وبررسى در آثار پيشينيان به علاوه عبادت ها و سلوك شرعى گذشت .در ميان عناصر سلوك شرعى او، توجّه به حضرت بقية الله ارواحنا فداه ـ به عنوان حجّت حىّ الهى كه امروز، «ولىّ مرشد» و «ركن دين» اوست ـ جايگاهى ويژه داشت. ۱
البتّه روشن است كه از ديدگاه شيعه اماميه، درباره هيچيك از بزرگان بشرى نمى توان ادعاى عصمت كرد.اين خلعت را خداوند حكيم، در اين امت، تنها بر قامت مبارك چهارده نور پاك پوشانيده است.بجز اين بزرگواران، كه علم خود را بدون تعلّم از بشر، مستقيما از وحى الهى دريافت مى كنند، تمام بزرگان بشرى ـ چه از جهت سيره و چه از نظر سخنان ـ در معرض نقد و بررسى توانند بود. و ميرزا مهدى اصفهانى از اين اصل، مستثنى نيست.
در عين حال، به بديهه عقل روشن است كه نقد و بررسى سخنان ـ به ويژه سخنان بزرگان ـ تنها ازكسى بر مى آيد كه با تأنّى و تأمّل و تفكّر و درنگ، سالها مقدّمات واصول علوم را فرا گرفته باشد، سپس مبانىِ انديشمند مورد نظر را ـ براساس آثار اصيل و متسند، ونه نوشته هاى دست چندم ـ فراگيرد. بدين رو، بسيارى از مطالبى كه به عنوان نقد و بررسى ارائه مى شود، در نظر اهل فضل، ارزش علمى ندارد. و تنها معدودى از آنهاقابل بحث و بررسى است .نقد و بررسى نوشته ها و ديدگاه هاى ميرزاى اصفهانى نيز از اين اصل مستثنى نيست.
بارى، دستاوردهاى علمى و فكرى ميرزاى اصفهانى در طول 25 سال عمر، به دهها دانشمند پارسا در حوزه علميه مشهد القاء شد. پس از آن نيز جمعى از دانش آموختگان نسل اول و دوم ايشان به عرضه اين دستاوردها در قالب تدريس وتأليف پرداختند، كه آثار رايج و شناخته شده، عمدتا توسط اينان ارائه شده است. بحث و بررسى ها نيز غالبا

1.ـ ر. ك. نامه آية الله اصفهانى به آية الله ملكى ميانجى، كه متن كامل آن در مقاله زير آمده است: زندگى نامه آية الله ملكى ميانجى، افضل قهرمانى، فصلنامه سفينه، شماره ۱ (زمستان ۱۳۸۲)، ص ۷۸-۷۹ و ۹۴.

صفحه از 46