رسالة فى الكافى - صفحه 75

محافظت نمايند تا به دست نسل هاى بعدى مسلمين ـ يابه كسانى كه هم عصر اينان بودند اما حضور نداشتند ـ برسد. لذا «پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم در غدير خم» فرمود: «هان !بايد كه شخص حاضر به شخص غايب برساند».
پس گروهى كه ائمه عليهم السلام راديدند و اين دستورات را شنيدند، آنچه رااز ائمه دريافت كردند، در كتابها و دفترها نوشتند، در سينه ها نگه داشتند، از نابودى حفظ كردند، از دسيسه نيرنگ بازان و تغيير و تبديل، حفظ نمودند و آن را براى ساير مسلمانانى كه مأمورند به ايشان مراجعه و شفاها يا كتبا از ايشان كسب دانش كنند، مهيّا ساختند.
اين جريان به همين شكل از قرون اوليه اسلام تاعصر غيبت ادامه يافت ومشتاقان به آنچه از معصومين عليهم السلام دريافت مى نمودند، عمل مى كردند، درحالى كه در دين خود بصير بودند و حكم واقعى خدا نزد ايشان به طور بديهى و وجدانى معلوم بود.
اما ديگران ـ چه آنها كه در عصر ايشان بودند ولى از ائمه دور بودند، وچه نسلهاى بعدى ـ بايد به اين كتابهاى پيشينيان مراجعه مى كردند، زيرا آن علم وجدانى را كه رويت كنندگان ائمه واجد بودند، اينان نداشتند .لذا مكلف به دريافت علم از اين كتابها بودند و راهى نداشتند جز تحصيل دانش تعبدى و عمل به مفاد اخبارى كه از سوى ملاقات كنندگان ائمه به ايشان مى رسيد. اينگونه تأليفات ـ چنانكه شيخ حر عاملى صاحب وسائل الشيعه احصا كرده ـ در طى سيصد سال « قرون اوليه اسلام» به شش هزار كتاب رسيد. همه آنها، از آثار شيعيان امير مؤمنان على بن ابيطالب عليه السلام است كه در وثاقت و عدالت و ضبط و مذهب و ساير اوصاف ذاتى ـ كه از آنها به قرائن داخلى تعبير مى شود ـ با هم تفاوت دارند.
از بين اين آثار، اصول معروف به «اصول اربعماة »ـ كه در زمان امام باقر و امام صادق و امام كاظم عليهم السلام تأليف گرديده ـ ويژگى دارند، زيرا در آنها مزاياى خاصّى وجود دارد كه در كتب ديگر نيست. تفصيل اين مطلب را ـ كه اكنون به اشاره گفتيم ـ در كتاب الذريعه جلد سوم صفحه 125 [تا 135] تحت عنوان «الاصل» ببينيد.
از آن مزايا كه به آن اشاره كريم، به «قرائن خارجى» تعبير مى شود و بعضى از آنها را به نقل از شيخ بهائى، در صفحه 126 ] كتاب الذريعه جلد سوم ] آورده ايم.

صفحه از 73