بررسى اعتبار كتب اربعه از ديدگاه آيت الله نمازى شاهرودى - صفحه 96

استنباطهاى از طريق غير سنت، بسيار قليل اند. و منشأ استنباطهاى فراوانى در حلال و حرام، كتب اربعه مخصوصا خورشيد ميان اين ستارگان يعنى كافى شريف مى باشد .با اندك تأملى در مى يابيم كه از دقت در تك تك رجال سند حديث بى نيازيم .و به صدور و صحت احاديث به اصطلاح قدما ۱ اطمينان حاصل مى شود.در ادامه، توضيحات مفصلى در امتياز كافى از كتب اربعه بوسيله آراء صاحبنظران متقدم و متاخر مى آورد ۲ .
13. علامه شوشترى در مقدمه قاموس الرجال مى گويد: ما به عمل شيخ طوسى در دو كتابش در بيان صحيح و قوى و ضعيف و حسن احاديث، نيازى نداريم .زيرا تمام واسطه هاى ميان او و صاحبان كتب و اصول، در واقع مشايخ اجازه كتب غير بوده اند. همچنانكه به تصريح صدوق در معروفيت طرقش به كتب بى نيازيم .زيرا آن كتب فى نفسه مشهورند.در ادامه پيرامون كافى مى فرمايد: بسيارى از رجالِ رواياتش مشايخ اجازه و غالب مروياتش از مصنفات اصحاب ائمه عليهم السلام واصول آنها گرفته شده اند.
14. علامه مجلسى در مرآة العقول، ضمن توضيح حديثى از امام جواد عليه السلام پيرامون كتبى كه اصحاب صادقين عليهماالسلامنوشته اند، صحت مرويات وجواز رجوع به كتب اربعه وعمل به احاديثشان و روايت كردن آن اخبار را آورده است.
15. مولى محمد تقى مجلسى در فايده يازدهم از فوايد مقدمه شرحش بر من لايحضر مى گويد: احاديث مرسله كلينى و ابن بابويه و تمام احاديث كافى ومن لايحضر صحيح اند. و شهادت اين دو بزرگوار بر صحت منقولاتشان در اول كتابهايشان، از شهادت اصحاب رجال ما كمتر نيست ودر صحت مجموعه روايى كافى، كفايت مى كند. چنين شهادتى را ابن قولويه در كامل الزيارة خويش دارد و مقبول واقع شده است.
16. علامه اردبيلى در خاتمه جامع الرواة مى گويد: نزد شيخ طوسى كتب واصول، معروف بوده اند. لذا اگر طريق به اينهانيز ضعيف باشد، در صورتى كه نويسندگان، ثقه باشند، اشكالى ندارد.

1.- وجود واثبات صحت انتساب اين احاديث به معصوم در اصول يا كتب عرضه شده به امام عليه السلام مانند كتاب حلبى، يونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان، ملاك صحت به اصطلاح قدما بوده است.

2.-مستدرك الوسائل (چاپ سنگى قديم)، ج ۳، ص ۵۳۲-۵۴۷.

صفحه از 108