بررسى اعتبار كتب اربعه از ديدگاه آيت الله نمازى شاهرودى - صفحه 101

براى تو و قوم (عترت) تو ذكر است و شما مورد سؤال قرار مى گيريد. و نتيجه مفهومى از منطوق آيه اين است كه چون به سبب قرآن، پيامبر در بالاترين درجات ذكر جاى مى گيرد و تمام علوم قرآن را مى داند، خودش، نفس ذكر گرديده است. همان گونه كه در قرآن مى فرمايد: «الذين امنوا قد انزل الله اليكم ذكرا رسولاً»، و مانند آنجا كه بخاطر برخوردارى درجات عالى عدالت و شدت آن ، زيد را نفس عدالت مى دانند و مى گويند:«زيد عدل».
3. فقهاى شيعه ،روايات منقول در كافى و تهذيب را كه دلالت دارد بر اينكه ماه رمضان نقصان نمى پذيرد صادر از ائمه عليهم السلام مى دانند، اما حمل بر تقيه مى كنند. پس دركتب اربعه اگر چنين رواياتى آمده است منافاتى با صحت رواياتشان ندارد.
بايد دانست كه روايات فراوان با سند صحيح در كتب اربعه داريم، كه مشهورند، اما يا به دليل تقيه و يا برخلاف احتياط بودن و يا وجود اجماعى بر خلاف آن، اصحاب بدان عمل نمى كنند. و عمل نكردن اصحاب، منافاتى با حكم به صحت كتب اربعه وقطع به صدور رواياتشان از معصومين ندارد. و در مقابل، چه بسيارند روايات ضعيفى كه به انگيزه احتياط در دين ـ كه مطلوب همگان از اصحاب است ـ مشهور به آن عمل مى كنند.
4. برخى روايات بنابر آنچه ما مى بينيم از غير معصومين نقل شده اند.
پاسخ: برخى از اين مطالب، ار افرادى مانند يونس بن عبدالرحمن يا حلبى مى باشد، كه برامام عرضه و بعد نقل شده است. دسته اى ديگر، مرجع آنها نصّ امام است ، مانند كتب ابى بصير، محمد بن مسلم، زكريا بن آدم ، عثمان بن سعيد و محمد بن عثمان. برخى روايات نيز به اتكاى استدلالهاى عقلى يا قرائن دال بر صحت است كه چه بساآن قرائن به دست ما نرسيده است. پس در واقع، اين چند گروه گوناگون روايات نيز از معصوم عليه السلام و برگرفته از معادن وحى و تنزيل اند. روايت استدلالى هشام بن حكم در نفى رويت خداوند متعال، از اين قبيل است.
در روايتى ديگر آمده است كه وقتى خبر شهادت امام صادق عليه السلام به منصور خليفه عباسى رسيد، نقل كرده اند كه حضرت به منظور حفظ امام موسى كاظم عليه السلام به پنج نفر وصيت كرده بود : منصور، محمد بن سليمان، عبدالله الافطح، حميده و امام موسى عليه السلام . وقتى ابوحمزه ثمالى اين را شنيد: گفت، وصيت به دو نفر اول

صفحه از 108