اين كار، دليلى بر عدم اعتقاد او به صدور تمام روايات كتب روايى از معصومين است؟
پاسخ: چنين نيست، زيرا: اولاً اين سخن، فقط گمانى است كه راهى به حق ندارد، ثانيا كار شيخ طوسى مانند كار صدوق است. زيرا او احاديثش را از كتب مشهور و معروفى گرفته است كه مورد اعتماد و مرجع همگان است. (چنانچه در ابتداى من لايحضر فرموده است).
دو نكته:
1. تنها عامل تضعيف روايات، تعارض روايات ضعيف با روايات قويي است كه قول مشهور و يا اجماع منقول برآن است.
2. آوردن رواياتى در ابواب نوادر دليلى بر ضعف آنها نيست. زيرا دراين ابواب، روايات فراوان، صحيح، منقول نزد اصحاب وعمل شده وجود دارد. لذا نمى توان گفت كتاب نوادر محمد بن ابى عمير كه ثقه وجليل القدر نزد همگان است به آن عمل نمى شود، بااينكه خود صدوق آن را در ابتداى من لايحضر، از كتب مشهور ومرجع وقابل اعتماد شمرده است.
چنانكه بسيار روشن است كه روايتى در نظر برخى راجح ونزد عده اى ديگر مرجوح، و يا نزد برخى قوى ودر نظر برخى ضعيف باشد. با اين توضيح، سّر پاسخ مثبت دادن صدوق به درخواست سيد شريف در نوشتن كتابى براى آنانكه دسترسى به فقيه ندارد، روشن مى گرد.اين افراد نيازى به اخبار اصول و فروع مختلف و متعارض ندارند، زيرا از راه حلهاى اخبار متعارض آگاهى ندارند و كتاب صدوق براى اينگونه افراد است. درحالى كه كافى براى فقيهان است وهركس كه فقيه تر باشد، بهره او از كافى بيشتر خواهد بود.
به علاوه، شيخ صدوق در بابى از ابواب كتاب الارث فقط يك روايت نقل كرده و آن هم روايتى است كه از كلينى نقل نموده است.