حجّيت اخبار آحاد در اعتقادات
حميدرضا مقصودي۱
چكيده
بيشك، حجيت روايات آحاد در حوزه اعتقادات، از تأثيرگذارترين مباحث در حوزههاي تفسير و عقايد و كلام است كه سبب رويکرد متفاوت در شيوه و روش مراجعه به متون عقايدي و نظام كسب عقيده ميشود.
در اين مقاله نخست، تلاش شده که با بررسي آراي بزرگان علم اصول در سه دوره زماني پياپي، چگونگي شهرت انتسابي كه در مخالفت متقدمان و متأخران اصولي وجود دارد، به طور جدي بازبيني شود، و سپس با بررسي مباني تأثيرگذار در شكلگيري نظام مخالفت با حجيت روايات آحاد عقايدي، دستيابي اخبار آحاد به قلههاي حجيت در حوزه عقايد ممكن گردد.
كليد واژهها: حجيت، خبر واحد، قطع، ظن، اعتقادات.
درآمد
حجيت روايات آحاد اعتقادي، در نگاه اصولي با دو شكل اساسي رو به روست؛ يكي عدم كاشفيت ذاتي روايات آحاد كه بنا بر تعريف اصطلاحي موجود از خبر واحد، اين دسته روايات را در مقابل متواترات، در طبقه ظنون قرار ميدهد و از قطع آفريني عقيم معرفي مينمايد و ديگري، فقدان اثر عملي در عقايد برخلاف حوزه فقه، كه امكان تسري دليل سيره عملي عقلا و دست و پا نمودن حجيت شرعي براي آنها را نيز غير ممكن ميسازد.
پايههاي اصلي مانع نخست، يعني عدم وجود رگههاي كشف در روايات آحاد، از يك سو به مفهوم فربه شده قطع كلامي ـ فلسفي باز ميگردد؛ قطعي كه اكنون قطع اصولي نيز هست و به نوعي مطلوب اولي علم اصول از مفهوم قطع را به تدريج از خاستگاه عرفي آن خارج نموده است و از سوي ديگر، به مفهوم كوتاه آمده و ناتوان شده ظن اصولي برگشت دارد كه واقعيات عرفي و عملكردهاي واقعي شارع در استخدام آن و اعتناي به آن ناديده گرفته شده است و گاه و بيگاه، حتي با جهل و هوي و اقوال بيپشتوانه
1.کارشناس ارشد علوم قرآن و حديث.