بحر ، در لغت
واژه «بحر» ، در اصل به معناى هر چيز فراخ ، گسترده و پهناور است . دريا نيز به دليل گستردگى و پهناورىِ آن ، «بحر» ناميده شده است . ابن فارِس ، در اين باره مى نويسد :
الباءُ وَ الحاءُ وَ الرّاءُ . قالَ الخَليلُ : سُمِّىَ البَحرُ بَحرا لِاستِبحارِهِ ؛ وَ هُوَ انبِساطُهُ وَ سَعَتُهُ . وَ استَبحَرَ فُلانٌ فِى العِلمِ ، وَ تَبَحَّرَ الرّاعى فى رِعىٍ كَثيرٍ .. معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۲۰۱ مادّه «بحر» .
با و حا و را . خليل گفته : بحر را از اين رو بحر گفته اند كه گسترده و وسيع است . «استَبحَرَ فُلانٌ فِى العِلمِ» ؛ يعنى : دانش فلانى ، بسيار شد ، و «تَبَحَّرَ الرّاعى فى رِعىٍ كَثيرٍ» ؛ يعنى : چوپان در چراندن ، مهارت فراوانى پيدا كرد .
همچنين ، ابن منظور مى گويد :
إنَّما سُمِّىَ البَحرُ بَحرا لِسَعَتِهِ وَ انبِساطِهِ ، وَ مِنهُ قَولُهُم : إنَّ فُلانا لَبَحرٌ ؛ أى واسِعُ المَعروفِ .. لسان العرب : ج ۴ ص ۴۱ مادّه «بحر» .
دريا را به جهت گستردگى و وسعتش ، بحر گفته اند . از همين روست اين گفته كه : «إنَّ فُلانا لَبَحْرٌ ؛ فلانى ، بحر است» ؛ يعنى نيكى اش بسيار است .
امّا راغب اصفهانى ، اصل در واژه «بحر» را هر جاى پهناورى كه داراى آب باشد ،مى داند و استعمال آن را در ساير موارد ، مُجاز مى شمارد . متن گفته او اين است :
أصلُ البَحرِ كُلُّ مَكانٍ واسِعٍ جامِعٍ لِلماءِ الكَثيرِ ، هذا هُوَ الأَصلُ ، ثُمَّ اعتُبِرَ تارَةً سَعَتُهُ المُعايَنَةُ ، فَيُقالُ : بَحَرتُ كَذا : أوسَعتُهُ سَعَةَ البَحرِ ، تَشبيها بِهِ ، وَ مِنهُ : بَحَرتُ البَعيرَ : شَقَقتُ اُذُنَهَ شَقّا واسِعا ، وَ مِنهُ سُمِّيَتِ البَحيرَةُ . قالَ تَعالى :«مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِيرَةٍ ». مائده : آيه ۱۰۳ .وَ ذلِكَ ما كانوا يَجعَلونَهُ بِالنّاقَةِ إذا وَلَدَت عَشَرَةَ أبطُنٍ شَقّوا اُذُنَها فَيُسَيِّبونَها ، فَلا تُركَبُ وَ لا يُحمَلُ عَلَيها . وَ سَمّوا كُلَّ مُتَوَسِّعٍ فى شَى ءٍ بَحرا ، حَتّى قالوا : فَرَسٌ بَحرٌ بِاعتِبارِ سَعَةِ جَريِهِ . وَ قالَ عَلَيهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ فى فَرَسٍ رَكِبَهُ : «وَجَدتُهُ بَحرا» ، وَ لِلمُتَوَسِّعِ فى عِلمِهِ بَحرٌ ، وَ قَد تَبَحَّرَ : أى تَوَسَّعَ فى كَذا ، وَ التَّبَحُّرُ فِى العِلمِ التَّوَسُّعُ .. مفردات ألفاظ القرآن : ص ۱۰۸ مادّه «بحر» .
اصل واژه «بحر» ، به هر جاى وسيعى كه آب فراوان داشته باشد ، گفته مى شود . اصل واژه، اين است ؛ امّا گاه گستردگىِ نمايانِ آن لحاظ مى شود . مثلاً گفته مى شود : «بَحَرتُ كَذا» ؛ يعنى : آن را به گستردگىِ دريا ، گسترش دادم ، به جهت تشبيه كردن به دريا . از همين جهت است : «بَحَرتُ البَعيرَ» ؛ يعنى : گوش شتر را شكافِ بزرگى دادم . «بَحيره» را هم از همين رو ، چنين ناميده اند . خداوند متعال ، فرموده است :«خداوند ، از بَحيره قرار نداده»، و اين ، از آن رو بوده كه وقتى شتر ، ده شكم مى زاييد ، گوش او را مى شكافتند و رهايش مى كردند كه آزادانه بچرد و ديگر ، نه سوارش مى شدند ، و نه با آن ، بارى را حمل مى كردند . هر چيز بزرگ و گشادى را دريا مى ناميدند . حتّى مى گفتند : «اسبى ، دريا» ، به اعتبار پرسش هاى بلند و وسيعش در هنگام دويدن و پيامبر اسلام ـ كه درود و سلام بر او باد ـ در باره اسبى كه سوارش شد ، فرمود : «وَجَدْتَهُ بَحْرا ؛ آن را دريايى يافتم» . همچنين به كسى كه داراى دانش فراوانى است ، گفته مى شود : درياست . نيز «قَدْ تَبَحَّر فى كذا» ؛ يعنى : فلان چيز ، گسترش يافت و «التَّبَحُّرُ فِى العِلْمِ» ؛ يعنى : گستردگىِ دانش .به هر حال ، واژه «بحر» در لغت عرب ، هم در مقابل دشت به كار مى رود ، و هم در باره هر چه كه گسترده و پهناور باشد .
بحر ، در قرآن و حديث
واژه «بحر» در قرآن كريم ، ۴۱ بار به صورت مفرد ، تثنيه و جمع ، در مقابل «بَرّ (دشت)» و يا به تنهايى به كار رفته است ؛ امّا در احاديث اسلامى ، در انواع امور گسترده و عميق ، كاربرد دارد ؛ مانند : «بحر العلم (درياى دانش)» ، «بحر النور (درياى نور)» ، «بحر الحياة (درياى زندگى)» و «بحر الرضا (درياى خشنودى)» .. ر . ك : ص ۲۷۳ (تشبيه كردن به دريا ، براى بزرگ نشان دادن) .
همچنين با عنايت به خطرناك بودن سفر دريايى در دوره هاى گذشته ، اقدامات خطرناك ، مانند : اظهار نظر كردن در باره قرآن ، بدون بهره گيرى از ره نمودهاى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ، مصاحبت با اشرار و نزديك شدن به فرمان روايان ستمگر هنگام آشفتگى آنان ، به مسافرت هاى دريايى تشبيه گرديده است .. ر . ك : ص ۲۹۱ (تشبيه كردن به مسافر دريا) .
نكته مهم و قابل تأمّل ، اين است كه دريا ، در مقابل دشت ، از منظر قرآن و حديث ، يكى از بزرگ ترين دلايل خداشناسى است . دريا ، مانند همه پديده هاى هستى ، از پديد آورنده خود ، اطاعت مى كند و از قوانين تكوينى او پيروى مى نمايد. ر . ك : ص ۲۵۷ (فرمان بُرداى دريا) .و به بركت نام مقدّس او در محدوده اى كه در نظام آفرينش براى آن مشخّص كرده ، به تسبيح و تهليل آفريدگارِ جهان ، مشغول است. ر . ك : ص ۲۵۹ (درياها، خدا را به پاكى و يگانگى مى ستايند) .و با منابع متنوّع و پايان ناپذير خود ، در خدمت انسان ، قرار دارد .. ر . ك : ص ۲۴۱ (دريا در خدمت انسان) .به همين جهت ، قرآن و احاديث اسلامى ، جامعه انسانى را به مطالعه در باره دريا ، آشنايى با شگفتى هاى دريا ، نقش آن در زندگى انسان و دلالت آن بر آفريدگار حكيم جهان ، تشويق مى نمايند ، تا آن جا كه در حديثى منقول از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، نگاه كردن به دريا ، عبادت شمرده شده است :
النَّظَرُ فى ثَلاثَةِ أشياءَ عِبادَةٌ: النَّظَرُ فى وَجهِ الوالِدَينِ، وَ فِى المُصحَفِ، وَ فِى البَحرِ.. صحيفة الإمام الرضا عليه السلام : ص ۲۷۵ ح ۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۳۶۸ ح ۱۰ ؛ الفردوس : ج ۴ ص ۲۹۷ ح ۶۸۷۳ ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۴۷۸ ح ۴۵۵۳۶ .
نگاه كردن به سه چيز ، عبادت است : نگاه كردن به صورت پدر و مادر ، به قرآن ، و به دريا .
آنچه متون اسلامى ، در اين راستا بر آن تأكيد دارند ، به طور اجمال ، عبارت اند از :
يك . نقش دريا در تأمين مواد غذايى
از نگاه قرآن ، با عنايت به اين كه دريا بخش قابل توجّهى از منبع خوراكى انسان را تأمين مى كند ، نشانه تدبير در نظام آفرينش و دليل خداشناسى است :
«وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا .. نحل : آيه ۱۴ .
اوست كسى كه دريا را مسخّر شما كرد تا از آن ، گوشت تازه بخوريد».
ماهى ها ، نه تنها در خوراك انسان ، نقش عمده اى دارند ، بلكه تأمين كننده خوراك بسيارى از پرندگان هستند ، چنان كه طبق محاسبات انجام شده ، تنها پرندگان دريايىِ سواحل جزاير صخره اى و كوه هاى ساحلى ، ساليانه ، دو ميليون و پانصد هزار تُن ماهى مى خورند .
علاوه بر اين ، دريا ، تنها منبع تمام نشدنى نمك است كه در خدمت انسان ، قرار دارد .
دو . نقش دريا در تأمين لوازم زينتى
دريا ، افزون بر تأمين بخشى از مواد غذايى مورد نياز انسان ، برخى از لوازم زينتى را نيز براى وى آماده مى كند . قرآن در اشاره به اين حكمت دريا ، مى فرمايد :
«وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا .. نحل : آيه ۱۴ .
و از آن ، زيورى براى به تن كردن ، بيرون مى كشيد».
و نيز مى فرمايد :
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ * فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَانُ .. الرحمن : آيه ۱۹ ـ ۲۲ .
دو دريا را روانه كرد تا به هم برسند . ميان آن دو ، مانعى است كه به هم در نمى آميزند . پس كدام يك از نعمت ها (نشانه ها)ى خدايتان را دروغ مى انگاريد ؟! از آن دو ، مرواريد و مرجان ، بيرون مى آيد».
مرواريد ، گوهر گران بهايى است كه هر چه بزرگ تر باشد، ارزشمندتر است و در دل انواع صدف ها ، در عمق درياها به وجود مى آيد . مرجان نيز از جانوران زيبا و دل انگيز دريايى است كه كاربرد آرايشى دارد . اين دو ، فوايد پزشكى نيز دارند .
سه . نقش دريا در حمل و نقل
يكى ديگر از نكاتى كه در قرآن به عنوان نشانه اى براى به كار رفتن تدبير در آفرينش جهان و راهى براى خداشناسى مورد توجّه قرار گرفته ، مسئله حمل و نقل دريايى است :
«وَ ءَايَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ * وَ خَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ * وَ إِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لَا هُمْ يُنقَذُونَ .. يس : آيه ۴۱ ـ ۴۳ .و نشانه ديگر براى آنان ، اين كه : ما ذرّيه شان را در كِشتى گران بار ، سوار كرديم ، و مانند آن براى ايشان ، مَركوب هايى آفريديم ، و اگر بخواهيم ، آنان را غرق مى كنيم ، به گونه اى كه هيچ فريادرس و نجات دهنده اى برايشان نخواهد بود».
حتّى در عصر كنونى ، با وجود انواع وسايط نقليه زمينى و هوايى جديد ، كشتى ، هنوز نقش عمده اى در حمل و نقل ، ايفا مى نمايد .
چهار . در كنار هم قرار گرفتن دو دريا ، با حائلى نامرئى
پديده شگفت انگيزِ كنار هم قرار گرفتن دو دريا با حائلى نامرئى ، به گونه اى كه هيچ يك بر ديگرى غلبه نمى كند ، دو بار در قرآن كريم به عنوان نشانه تدبير در نظام آفرينش و دليل خداشناسى ، مورد توجّه قرار گرفته است :
۱ . مورد اوّل ، در سوره فرقان آمده :
«وَ هُوَ الَّذِى مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَ حِجْرًا مَّحْجُورًا .. فرقان : آيه ۵۳ .
و اوست كه دو دريا را به هم آميخت : يكى شيرين و گوارا ، و ديگرى شور [و] تلخ ؛ و ميان آن دو ، مانع و حريمى استوار ، قرار داد».
مانع و حريم نامرئى ميان آب شيرين و شور ، همان تفاوت درجه غلظت اين دو آب يا وزن ويژه آنهاست كه سبب مى شود تا مدّت مديدى ، اين دو آب با هم در نياميزند .
توضيح ، اين كه تمام رودخانه هاى بزرگِ داراى آب شيرين كه به درياها مى ريزند ، در كنار ساحل ، آب هاى شور را عقب مى زنند و دريايى از آب شيرين ، تشكيل مى دهند . اين وضعيّت ، تا مدّتى طولانى ادامه دارد . و جالب اين كه به كمكجزر و مدّ آب دريا ، آب هاى شيرين ، براى كشاورزى قابل استفاده مى شود .
۲ . مورد دوم ، در سوره الرحمان آمده :
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ .. الرحمن: آيه ۱۹ و ۲۰ .
دو دريا را روانه كرد تا به هم برسند. ميان آن دو ، مانعى است كه به هم در نمى آميزند».
اين آيه ، علاوه بر معنايى كه گذشت ، مى تواند به رودهاى عظيمى اشاره داشته باشد كه در اقيانوس ها در حركت اند كه يكى از مهم ترين هاى آنها ، «گُلف اِستريم» نام دارد . اين آب ها كه از مناطق نزديك به خطّ استوا حركت مى كنند ، گرم اند و حتّى رنگ آنها ، گاه با رنگ آب هاى مجاور ، متفاوت است . عرض آنها ، حدود يكصد و پنجاه كيلومتر و عمقشان چند صد متر است و سرعت آنها در برخى از مناطق ، در طول يك روز ، تا يكصد و شصت كيلومتر مى رسد . جالب توجّه ، اين است كه اين رودهاى عظيم ، با آب هاى اطراف خود ، كمتر آميخته مى شوند .. برگرفته از: تفسير نمونه : ج ۲۳ ص ۱۳۱ ـ ۱۳۲ .
پنج . شگفتى هاى دريا
هر چند سراسر جهان آفرينش ، شگفت انگيز و نشانه قدرت و حكمت آفريدگار است ، بى ترديد ، برخى پديده ها شگفت انگيزتر هستند . از اين رو ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، ضمن نيايش خود ، به پيشگاه پروردگارش عرضه مى دارد :
يا مَن فى كُلِّ شَى ءٍ دَلائِلُهُ ! يا مَن فِى البِحارِ عَجائِبُهُ!. ر . ك : ص۲۵۲ ح ۱۸ .
اى آن كه دليل هاى [وجود] او در هر چيزى هست! اى آن كه شگفتى هايش در درياهاست!تأمّل در آفرينش و زندگىِ ده ها هزار گونه از حيوانات دريايىِ كوچك و بزرگ ، گواه اين سخن است .
شش . كشف تدريجى منافع دريا با پيشرفت دانش
آنچه از دلايل خداشناسى در زمينه آفرينش دريا و نقش آن در زندگى انسان برشمرديم ، مواردى بود كه براى مردم عصر نزول قرآن ، قابل فهم بوده است ؛ امّا بى ترديد ، منافع دريا و دلايل خداشناسى آن ، منحصر به موارد ياد شده نيست؛ بلكه دريا ، منافعى براى زندگى انسان دارد كه اگر اهمّيت آنها از فوايدى كه گذشت ، بيشتر نباشد ، بى ترديد ، كمتر نيست ، مانند نقش آن در : نزول باران ، تعديل هوا ، و تأمين رطوبت زمين .. در اين باره ، از جمله ، ر . ك : باد و باران در قرآن .همچنين ، عناصر فراوانى كه با پيشرفت دانش بشر ، از آب دريا گرفته شده و در صنايع مختلف و داروسازى ، كاربرد دارند ، مانند : مَنيزيم ، پتاسيم ، بُرُم و سولفات سُديم .
امام صادق عليه السلام ـ در حديث معروف به «توحيد مفضّل» ـ ، با اشاره به برخى منافع دريا و دلايل كشف نشده در آن روزها ، مى فرمايد :
إِذا أرَدتَ أن تَعرِفَ سَعَةَ حِكمَةِ الخالِقِ ، و قِصَرَ عِلمِ المَخلوقينَ ؛ فَانظُر إلى ما فِى البِحارِ مِن ضُروبِ السَّمَكِ ، و دَوابِّ الماءِ ، وَ الأَصدافِ وَ الأَصنافِ الَّتى لا تُحصى وَ ل تُعرَفُ مَنافِعُها إِلَا الشَّى ءُ بَعدَ الشَّى ءِ ، يُدرِكُهُ النّاسُ بِأَسبابٍ تُحدَثُ .. ر . ك : ص ۲۵۴ ح ۲۰ .
اگر مى خواهى گستردگى حكمت آفريدگار ، و كوتاهى و ناچيزىِ دانش آدميان را بدانى ، بر آنچه در درياهاست ، انديشه كن: از انواع ماهيان و آبزيان و صدف ها ، و ديگر گونه هاى بى شمار [جانوران دريايى] كه سودمندى آنها شناخته نمى شود ، مگر به تدريج كه با پيدايش اسباب، مردم به آنها پى مى برند .