هندسه دانش‏ های حديثی در انديشه و قلم شيخ بهايی - صفحه 109

4. بهره‏مندي از روش‏هاي فراگير فهم حديث:

در آثار فقه الحديثي عالمان دين۱ ، روش‏هايي فراگير به چشم مي‏آيد كه همگان از آن كم و بيش بهره برده‏اند. شيخ بهايي نيز در كتاب‏هاي خود از اين روش‏هاي فراگير و شناخته شده استفاده كرده است. تكيه بر فهم عرفي و رايج ميان مردم در شرح حديث از آن نمونه‏هاست.۲ نيز در كنار برداشت‏هاي عرفي از كاربرد ذوق عرفاني در فهم حديث غافل نمانده است.۳ او در حل تعارض ميان احاديث از ضوابط علم اختلاف الحديث استفاده كرده است.۴ و در كشف معناي مقصود، به ارائه خانواده حديث پرداخته است.۵ و بالاخره نسبت به تقيه‏اي بودن برخي احاديث و در نتيجه، خارج بودن از حجيت عمل، هوشياري خود را نشان داده است.۶

3. دانش رجال

محدثان بزرگ قدرشناس اسناد حديث بوده‏اند و جايگاه رجال حديث را معتبر مي‏شمردند؛ حتي عالمان متقدم، هم‏چون كليني و صدوق ـ كه «اعتماد به صدور حديث»، ملاك صحت حديث نزدِ آنان بوده است ـ كتاب‏هاي حديثي خود را با سند كامل نگاشته‏اند و با دقت در رجال احاديث خود گام‏هاي بزگي به نفع دانشمندان پس از خود برداشتند؛ اگر چه بر مبناي خودشان نيز وجود اسناد معتبر و صحيح مهم بود، چرا كه سند صحيح براي حديث، از قوي‏ترين عوامل اعتماد به صدور حديث بوده است.
از زمان علامه حلي (م 726 ق) به بعد، با از ميان رفتن قراين صدور حديث، ملاك اعتماد به حديث نزد عالمان شيعه از وثاقت صدوري به وثاقت سندي تبديل شد. پس اسناد و رجال حديث بيش از پيش مورد توجه و تأمل قرار گرفت و كتب رجالي جديدي تدوين شد شيخ بهايي يكي از عالمان اين دوره است. آن بزرگوار ـ كه از حديث در كتاب‏هاي متعدد خويش بهره برده است ـ نمي‏توانست نسبت به رجال بي تفاوت باشد. از اين رو، در كتب درايه، حديث و حتي فقهي او نگاه رجالي و بررسي‏هاي سندي به خوبي مشهود است. او علاوه بر آن‏كه در بيشتر كتب حديثي و فقهي‏اش فايده‏هاي خوبي در رجال و مباني آن ارائه كرده، چندين كتاب و رساله مستقل در اين موضوع نگاشت.
كتاب اربعين حديث ـ كه تأليفي اخلاقي و فقه الحديثي است ـ همه احاديثش داراي سند كامل است. هر چند چنين تأليفي دليلي بر رجالي بودن نويسنده نيست، اما نشانه‏اي است بر اين كه نويسنده به رجال حديث اهميت مي‏دهد. او در سند اين احاديث، گاهي به تعديل افراد مي‏پردازد و از آنان به بزرگي ياد مي‏كند و در كشف اسناد متداخل و داراي حيلوله نظر مي‏دهد.

1.. ر.ك: مرآة العقول؛ روضة المتقين؛ شرح اصول كافي؛ شرح صحيفه سجاديه.

2.. همان، ص۴۰۶.

3.. همان، ص۴۰۷ و ۴۰۸.

4.. همان، ص۴۰۹ و ۴۱۰؛ الحبل المتين، ص۵۲.

5.. اربعين شيخ بهايي، ص۹۳ و ۹۴.

6.. الحبل المتين، ص۹۵ و ص۱۱۷.

صفحه از 113