3. ديدگاههاي مختلف در برخورد با روايات
از ديرباز تاکنون ديدگاههاي مختلفي در ميزان اصالت اين روايات ابراز شده که اهم آنها به قرار زير است:
3 ـ 1. جعلي بودن روايات
احمد امين مصري ـ که دست توانايي در قلع و قمح روايات داشته ـ حداقل دو مرتبه متعرض اين احاديث شده و در هر دو بار آنها را جعلي ميداند. او يک بار حديث «و الذي نفسي بيده لو کان الايمان منوطاً بالثريا لناله رجال من فارس» را نقل کرده و آن را از مجعولات شعوبيه و در راستاي غلو ايرانيان در باب حکمت، زهد و علم سلمان فارسي قلمداد کرده است. البته او احاديثي چون «سلمان منا اهل البيت» و پيشنهاد حفر خندق توسط سلمان را نيز جعلي ميداند۱ . او در جاي ديگر و پس از نقل اين حديث با لفظ علم، يعني «لو کان العلم معلقا عند الثريا لتناوله رجل من فارس»، آن را جزء احاديثي ميپندارد که در باره ابوحنيفه جعل شده است. او اين حديث را در کنار احاديثي چون «ان سائر الانبياء يفتخرون بي و انا افتخر بابي حنيفه من احبه فقد احبني و من ابغضه ابغضني» ـ که موضوع بودن آن کاملاً روشن است ـ قرار ميدهد.۲ برخي پژوهشگران معاصر نيز پنداشتهاند حديث «لو کان العلم...» در شأن ابوحنيفه جعل شده و در آن علاوه بر کشمکشهاي پانعربيسم و پانايرانيسم، جناح شيعه و سني شعوبيه نيز نقش داشتهاند. اين روايت، در کتابهاي مربوط به شعوبيه نيز مورد نقد قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه در کتاب اسلام در ايران اين چنين آمده است:
پس از قتل ابوحنيفه توسط منصور عباسي، پان عربيسم او را به خود نسبت داد و آرا و احاديثي منسوب به او، عليه تشيع جعل نمود. جناح سني شعوبيه [نيز] مناقب و فضايل بي شماري براي ابوحنيفه در قالب احاديثي از زبان پيامبر اسلام ساخت تا با جناح شيعه شعوبيه و پان عربيسم رقابت کرده باشد؛ مانند: حديث «لو کان العلم بالثريا لتناولته رجال من أبناء فارس».۳
3 ـ 2. ترجيح يک نقل بر ديگري
ابوالقاسم پاينده، نويسنده کتاب نهج الفصاحه، سياق اين احاديث را صحيح ميداند، ولي معتقد است که در آن تحريفهايي در سطح کلمات رخ داده است. او اصل حديث را چنين ميانگارد:
آن گاه دست بر سلمان فارسي ـ كه در ميان حاضران بود ـ نهاد و گفت: اگر ايمان به ثريا بودي مردمي مانند اين بدان رسيدندي.
1.. ضحي الاسلام، ج۱، ص۷۵ ـ ۷۴.
2.. همان، ص۷۶.
3.. اسلام در ايران، ص۴۴۹.