تفاوتهايي در علم رجال اين دو فرقه، ناگزير به جداساختن اين بخش به اماميه و اهل سنت هستيم و به دليل نقل بيشتر در منابع اهل سنت با نقد سندي روايات آنها آغاز مينماييم.
6 ـ 1. نقد سندي روايات اهل سنت
در ابتدا بايد گفت که قصد نداريم تکتک راويان و افراد موجود در سلسه سند تمام احاديث را بررسي کنيم؛ چرا که گنجايش حجم مقاله چنين اجازهاي به ما نخواهد داد، اما به بررسي برخي از آنها در اين زمينه اکتفا ميشود. نقد سندي اين احاديث از يکي از صاحبان کتب ششگانه اهل سنت آغاز شده است. ترمذي، پس از درج يکي از اين روايات ـ که در آن «عيدالله بن جعفر» وجود دارد ـ آن را غريب معرفي کرده و معتقد است يحيي بن معين ـ که به امير جرح و تعديل معروف است ـ عبدالله را تضعيف کرده است. اما ترمذي پس از اين توضيح، عبارت «و قد روي... من غير هذا الوجه» ميآورد که احتمالاً در پي به دست دادن سلسله سند ديگري بوده که نقدي بر آن وارد نيامده باشد۱ .
راوي اغلب اين روايات، عبدالرحمن بن صخر الدوسي، همان ابوهريره معروف است که در سلسله سند تمام روايتهاي مورد بحث در چهار کتاب صحيح البخاري، صحيح مسلم، سنن الترمذي و سنن النسايي وجود دارد. همچنين در کتاب ذکر اخبار اصفهان اثر ابونعيم اصفهاني ـ که بيشترين نقل از اين حديث را ميتوان در آن مشاهده نمود ـ از مجموع چهل و چند نقل مختلف از اين روايت، راوي حدود چهل روايت ابوهريره است. پس ترديدي باقي نميماند که مهمترين و بيشترين راوي اين احاديث ابوهريره است. حال که نقش کليدي ابوهريره در اين روايات روشن شد، به بررسي رجالي او از ديدگاه اهل سنت و اماميه ميپردازيم. غالب علماي اهل سنت ابوهريره را فردي موثق ميدانند و نقد و طعني را نسبت به وي برنميتابند؛۲ اما برخي علماي متقدم همچون ابوجعفر اسکافي (م240ق)۳ و جاحظ (م250 يا 255ق)۴ و نيز برخي از ناقدان معاصر ـ که به آموزه عدالت صحابه اعتقادي ندارند ـ بر ابوهريره خرده گرفته و قايل به صحت تمام احاديث او نيستند۵ . اما ابوهريره از ديدگاه انديشوران اماميه فردي متهم نسبت به نقل روايات از پيامبر صلي الله عليه و آله معرفي شده است.۶ با اين وجود نميتوان تمام روايتهاي او را به کناري نهاد، زيرا از نقد ابوهريره تنها کاسته شدن اعتبار روايتهايي او برداشت ميشود و نه لزوماً جعلي و ساختگي بودن تمام احاديث وي. از سوي ديگر، نميتوان انگيزه کافي براي جعل کردن اين حديث از سوي او به دست داد، چرا که وي اصالتي ايراني نداشته و در آن زمان ايرانيان نفوذي در ميان مسلمانان پيدا نکرده بودند.
1.. سنن الترمذي، ج۵، ص۸۶.
2.. به عنوان نمونه ر.ک: تأويل مختلف الحديث، ص۴۴ ـ ۴۱ که نويسنده بر نقدهاي نظام و خلفا بر ابوهريره پاسخ ميگويد.
3.. شرح ابن ابي الحديد، ص۶۷.
4.. تاويل مختلف الحديث، ص۲۷.
5.. براي توضيح بيشتر ر.ک: ابوهريرة شيخ المضيرة، سراسر کتاب.
6.. معجم رجال الحديث، ج۱۱، ص۷۹؛ براي توضيح بيشتر ر.ک: ابوهريره، سيدعبدالحسين شرف الدين.