کاوشی در احاديث خمس صحيح البخاری - صفحه 143

به هر حال، از احاديث معصومان ـ عليهم السلام ـ بر ميآيد که مراد از غنيمت معناي لغوي آن ـ مطلق هرگونه فايده ـ است و هيچ قيدي در آن نيست.۱
از اين رو، شهيد اوّل در کتاب البيان، پس از ياد کرد موارد هفتگانه در خمس ميگويد: همه اين موارد مصداق غنيمت است.۲

باب ما يستخرج من البحر... و قال الحسن في العنبر و اللؤلؤ الخمس فإنما جعل النبي صلي الله عليه و آله في الركاز الخمس ليس في الذي يصاب في الماء

در عنوان اين باب، در آغاز به ديدگاه ابن عباس اشاره ميکند که عنبر، رکاز نيست،۳ بلکه چيزي است که دريا آن را (به سوي) ساحل رانده است. سپس فتواي حسن بصري را ميآورد که در عنبر و لؤلؤ (مرواريد) خمس است و با استفاده از مفهوم اين سخن پيامبر صلي الله عليه و آله ـ كه در رکاز، خمس است ـ نه در چيزي که از آب گرفته شود، به طور تلويحي سخن حسن را رد ميکند.
در ادامه اين باب، حديثي از ابي هريره از پيامبر صلي الله عليه و آله ميآورد.۴
لازم به ذكر است كه شارحان بخاري در مناسبت اين حديث با عنوان بابِ ياد شده اختلاف دارند؛ برخي آن را با عنوان باب نامربوط و برخي مربوط ميدانند. ۵

باب في الرکاز الخمس۶

در اين باب، در ابتدا تفسير مالک بن انس و محمّد بن ادريس شافعي، دو تن از پيشوايان مذاهب اسلامي، از رکاز را ميآورد که مراد از آن شئ مدفون از دوران جاهليت است و اين كه کم و زياد آن خمس دارد. سپس تعريضي دارد به آن دسته از پيشوايان و دانشمندان جهان اسلام، چون سفيان ثوري، ابوحنيفه، اوزاعي و غيره که معدن را داخل در رکاز ميدانند و به خمس داشتن آن عقيده دارند. بخاري ميگويد:

1.. وسائل الشيعه، ج۶، ص۳۸۰، ح۸: عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له: «واعلموا أنما غنمتم من شئ فإن لله خمسة و للرسول»، قال: هي والله الإفادة يوماً بيوم... و ص۳۳۸، ح۶: عن موسي بن جعفر عليه السلام قال: قرأت عليه آية الخمس فقال: ما كان لله فهو لرسوله، و ما كان لرسوله فهو لنا، ثم قال: والله لقد يسر الله علي المؤمنين أرزاقهم بخمسة دراهم، جعلوا لربهم واحداً وأكلوا أربعة أحلاء...

2.. البيان، ص۲۱۳: الأول في محله و هو بشهادة الاستقراء سبعة داخلة في اسم الغنيمة...

3.. در چيستي عنبر بين دانشمندان رشته‌هاي گوناگون، لغت نويسان و شارحان حديث اختلاف است. ر.ک: عمدة القاري، ج۹، ص۹۵. امّا در فرهنگ فارسي معين، ص۸۹۷ چنين آمده است: مادّه‌اي چرب و خوش بو و کدر و خاکستري رنگ و رگه‌دار که از روده يا معده ماهي عنبر گرفته مي‌شود. اين مادّه در عطر سازي به کار مي‌رود.

4.. صحيح البخاري، ج۲، ص۱۳۶؛ لازم به ذکر است که بخاري اين حديث را در ابواب گوناگوني چون زکاة، ج۲، ص۱۳۷، کفالة، استقراض، ج۳، ص۸۶، لقطه، شروط، ج۳، ص۱۸۴، و استئذان؛ در برخي موارد به اختصار و در برخي مفصّل آورده است. از همه مفصل تر در «باب الکفالة في القرض و الديون» آورده است. ج۳، ص۵۶

5.ر.ک: عمدة القاري، ج۹، ص۹۸.

6.. صحيح البخاري، ج۲، ص۱۳۷. اين حديث به طور مستفيض در بسياري از جوامع حديثي اهل سنّت آمده و در تفسير آن، چنان که در متن ياد آور مي‌شود اختلاف است: صحيح المسلم، ج۸،، ص۱۲۸؛ سنن الدارمي، ج۱، ص۳۹۳؛ ج۲، ص۱۹۶؛ سنن ابن ماجة، ج۲، ص۸۳۹.

صفحه از 157