بررسی بازتاب منهیّات نهجالبلاغه در حدیقۀ سنایی با رویکرد بینامتنیت
سال
1399 / شماره پیاپی
29 /
صفحه
1-21
چکیده :
طبق نظر نظریّهپردازانِ بینامتنیت ازجمله کریستوا، هر متنی در ارتباط با متون پیشین، معنی مییابد. متن ممکن است صورتِ گسترشیافته یا شکل هنریِ متون قبلی باشد. حدیقه سنایی بهعنوان متن تعلیمی و عرفانی، از متون اسلامی فارسی و عربی بهرهها برده است. نهجالبلاغه، یکی از متون اسلامی است که سنایی در پدید آوردنِ حدیقهالحقیقه، بهصورت گسترده و فراتر از حدّ تأثیرپذیری، بدان نظر داشته است؛ بهگونهای که برای درکِ بسیاری از نکتههای حدیقه، باید به سخنان مولا علی(ع) بهویژه نهجالبلاغه مراجعه کرد. موضوع رذایل و محرّمات، به دلیل بازتاب نسبتاً گستردۀ آن، در کلام علی(ع) و نیز حکیم سنایی، مبحث اصلی تحقیق حاضر است که براساس رابطۀ بینامتنی و با تأکید بر نهجالبلاغه و حدیقهالحقیقه بررسی میشود. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد سنایی در مثنویِ تعلیمی عرفانیِ حدیقهالحقیقه، هم از امکانات شعری و هم از واژگان، مضامین و اشارات ارزندۀ سخنان علی(ع) بهصورتهای سهگانۀ بینامتنی (نفی بخشی، نفی متقارن و نفی کامل) استفاده کرده است. بیتردید، این تعاملِ آگاهانۀ حدیقه با کلام علی(ع)، موجب ماندگاری و پویایی اثر سنایی شده است
کلیدواژههای مقاله :نهجالبلاغه مَنهیّات حدیقهالحقیقه بینامتنیت