نقش آسيای ميانه كهن در نشر حديث شيعه - صفحه 183

مظفر بن جعفر بن مظفر علوي۱ (استاد شيخ صدوق) ـ از اهالي سمرقند ـ يكي از سه شاگرد مهم اوست، كه در نقل كتاب‌هاي عياشي به نسل بعد مؤثر بوده است.
3. جلسات جعفر بن محمد بن مسعود عياشي (ابن العياشي): او فرزند دانشمند بزرگ شيعه محمد بن مسعود عياشي است. از آنجا كه پدرش مؤلف ده‌ها كتاب روايي بود و در ماوراءالنهر بسيار شهرت داشت، عالمان شيعي براي فرا گرفتن اين كتب نزد جعفر مي‌رفتند و او كتب پدرش را تدريس و روايت مي‌كرد. شيخ طوسي مي‌نويسد: جعفر تمام كتاب‌هاي پدر را روايت كرده است و شاگردش أبو مفضل شيباني توانسته تمام روايات آن كتاب‌ها را از جعفر روايت كند.۲ جعفر بن محمد بن قولويه؛۳ مظفر بن جعفر بن مظفر علوي۴ و جعفر بن معروف كشي۵ سه تن ديگر از شاگردان مهم او هستند. احتمالاً آنها نيز به صورت قرائت يا اجازه از وي نقل روايات پدرش كرده‌اند.
4. جلسه عبدوس بن علي بن عباس جرجاني (أبو محمد): استاد شيخ صدوق (م 381 هجري) است. صدوق در سفرش به سمرقند به منزل۶ وي رفته و در جلسه يا جلساتي از او رواياتي را شنيده است.۷ در كتاب‌هاي روايي شيخ صدوق روايات نبوي از وي گزارش شده است.
5. جلسه عبدالصمد بن عبد الشهيد أنصاري (أبو أسد): شيخ صدوق (م 381 هجري) در جلسه درس او در سمرقند شركت كرده است.۸ صدوق عبارت «رضي الله عنه» را براي وي به كار برده است و برخي از اين تعبير وثاقت وي را برداشت كرده‌اند.۹
6. جلسات ابراهيم بن نصير كشي: از دانشمندان شيعي، مورد اعتماد و از محدثان پر روايت۱۰ شهر كش و نويسنده يك اثر روايي است.۱۱ در جلسات درس او ابو عمرو كشي و قاسم بن اسماعيل۱۲ شركت مي‌كردند. كشي پنجاه و شش روايت از وي را در كتاب رجالش نقل كرده است.۱۳ ابراهيم برادر حمدوية بن نصير كشي از راويان كم نظير و پر روايت در كش بوده است.۱۴

1.. رجال الطوسي، ص۴۱۸.

2.. علل الشرايع، ج۱، ص۲۴۵، ح۷.

3.. التهذيب، الجزء ۴، باب كمية الفطرة، الحديث ۲۳۲.

4.. علل الشرايع، ج۱، ص۱۳۰.

5.. تهذيب الاحكام، ج۴، ص۸۱.

6.. الخصال، ص۲۲۰،‌ح ۴۵.

7.. ر.ک: الخصال، ص۲۲۰،‌ح ۴۵، ص۴۵، ح۴۲ و ص۳۱۵، ح۹۷؛ فضائل الاشهر الثلاثه، ص۶۵، ح۴۷ و ص۱۳۳، ح۱۴۲ و ح۱۴۳.

8.. عيون أخبار الرضا، ص۱۲، ح۲۲.

9.. طرائف المقال، ج۱، ص۱۷۳.

10.. رجال الطوسي، ص۴۰۷، ش ۵۹۳۳.

11.. فهرست الطوسي، ص۴۵، ش ۲۸.

12.. همان.

13.. بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه، ص۳۷۶.

14.. تهذيب المقال، ج۱، ص۳۷۲.

صفحه از 201