نقش آسيای ميانه كهن در نشر حديث شيعه - صفحه 193

حافظ عبدالغافر فارسي (م 529 ق) در منتخب السياق خبر از نسخه‌اي از كتاب صحيفة الرضا در قرن سوم مي‌دهد كه افرادي به نام‌هاي ابراهيم بخاري و ابن مهرويه راوي آن هستند. علامه محمد باقر مجلسي (م 1111 ق) اين نسخه را در اختيار داشته است.۱ همچنين راويان بخارايي؛ همچون محمد بن اسماعيل براني۲ و فرزندش محمود، و نوه‌اش سهل، هر سه از راويان احاديث امام رضا عليه السلام در كتاب مسند الرضا عليه السلام هستند.۳

غلو در راويان

در ميان راويان شيعي ماوراءالنهر خط علو كمتر ديده مي‌شود. نوع عالمان اين ديار به دنبال معرفي صحيح و بي‌پيرايه شيعه به شيعيان و سنيان متمايل به شيعه بوده‌اند. تنها در معرفي سه تن از راويان اين ديار عباراتي آمده كه بيانگر انديشه غلو است كه آنها عبارت‌اند از:
الف) ابوالفضل جعفر بن معروف سمرقندي (استاد عياشي). گفته شده كه جعفر بن معروف۴ در اعتقاداتش از راه اعتدال خارج و راه غلو را برگزيده بود. بر اين اساس، در روايات احاديث صحيح و هم احاديث ناسالم ديده مي‌شود.۵ لذا گروهي در نقل روايت از وي توقف كرده‌اند.۶
ب) عبدالرحمن بن أحمد بن نهيك سمرقندي. ملقب به «دحمان» يا «بدحان».۷ اصالتاً از خاندان آل نهيك كوفه است. عبدالرحمن يك راوي شيعي است۸ كه احاديثش مشكل داشته۹ و رجاليان در نقل احاديث وي احتياط مي‌كنند.۱۰ و به نظر مي‌رسيد كه غالي بوده است.۱۱ او كتابي را با عنوان «نوادر» نگاشته است كه در اختيار حسين بن عبيدالله غضائري بوده است.۱۲ بايد توجه داشت كه اين راوي نيز حتي اگر در سمرقند بوده است، ولي اصالتاً كوفي بوده است و در كوفه نيز وجود عقايد غاليانه اعجاب‌انگيز نيست.
ج) نصربن صباح. مشهور به ابوالقاسم بلخي ـ استاد كشي ـ است. نجاشي او را «غال المذهب» خوانده است. ۱۳

1.. مسند الرضا، ص۳۹ و ۴۰.

2.. بَرّان آبادي‌اي در حوالي بخارا است.

3.. مسند الرضا عليه السلام ، ص۴۴ ـ ۴۵.

4.. گفتني است كه وي با جعفر بن معروف ساكن در كش متفاوت است؛ چه اين كه كنيه او ابومحمد است و وي ابوالفضل.

5.. رجال ابن غضائري، ج۲، ص۴۵؛ رجال ابن داود، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶.

6.. أعيان الشيعة، ج۴، ص۱۸۷؛ خلاصة الأقوال، ص۳۳۱.

7.. رجال ابن داود، ص۲۵۶؛ إيضاح الاشتباه، ص۲۰.

8.. رجال النجاشي، ص۲۳۶.

9.. رجال ابن داود، ص۲۵۶.

10.. رجال ابن غضايري، ج۴، ص۷۴.

11.. همان، ص۴۲۸.

صفحه از 201