نقش آسيای ميانه كهن در نشر حديث شيعه - صفحه 191

است. درست معلوم نيست كه اين‌گونه آثار در جهت وحدت و براي ابراز نوعي هم‌زيستي مسالمت‌آميز بوده است و يا اينكه با استفاده از آثار روايي عامه عياشي با رويكردي متفاوت به نقد روايات عامه پرداخته است. احتمال ديگر ـ كه البته ضعيف است۱ ـ آن است كه اين كتاب‌ها را او در روزگار سني بودنش نگاشته است. شيخ طوسي از اين‌گونه تأليف او اين‌گونه ياد مي‌كند:
«و مما صنفه من رواية العامة: كتاب سيرة أبي بكر كتاب سيرة عمر كتاب سيرة عثمان كتاب سيرة معاوية كتاب معيار الأخبار كتاب الموضح».۲

نظريه‌پردازي‌ها

در بين شيعه نظرياتي مطرح شده كه ريشه در روايات ماوراءالنهر دارد؛ از آن جمله نظريه اصحاب اجماع است. اين نظريه توسط كشي در كتاب رجالش مطرح شده است. اين انديشه ـ كه بيانگر ممتاز بودن تني چند (18 تن) از راويان شيعه است ـ همواره در سده‌هاي اخير مطمح نظر انديشمندان رجالي و فقها بوده است. صرف‌نظر از برداشت‌هاي گوناگون از بيان مرحوم كشي، به نظر مي‌رسد اين انديشه شبيه به برخي از نظريات اهل سنت بوده باشد. برخي از اساتيد بر اين باورند كه وي اصطلاح «تصحيح ما يصح عنهم» را ـ در عبارت «اجمعت العصابة علي تصحيح ما يصح عنهم...» كه در طليعه سه گروه موسوم به اصحاب اجماع آورده است ـ به گونه اي از اصطلاحات عامه تبعيت كرده است.۳ مؤيد اين كلام آن است كه مشابه اين نظريه در هيچ يك از مباحث فقهي و رجالي پيش و پس از وي نبوده و از سوي ديگر در متون فقهي و حديثي اهل سنت همانند كتاب موطا مالك نظير عبارت كشي ديده مي‌شود.

شركت در جلسات حديث

بسياري از راويان شيعه در جلسات حديثي اهل سنت در ماوراءالنهر شركت مي‌جستند. ماوراءالنهر به خاطر حضور پر رنگ دانشمندان بزرگ سني به منطقه‌اي علمي و معتبر مشهور شده بود؛ به گونه‌اي كه سماع حديث در اين منطقه نشانگر ارزش علمي راوي بوده است. از اين رو، عبارت «سمعت بماوراءالنهر» از عبارات ويژه «تدليس» در احاديث اهل سنت بوده است. شايد به همين جهت، گاهي شيعيان براي آگاهي از انديشه‌هاي عالمان آن ديار به اين شهرها مهاجرت مي‌كردند. اما هيچ‌گاه براي شيعه اين منطقه داراي اهميت علمي نبوده است. تنها در قرن چهارم سمرقند و كش پذيراي خيل عظيم شيعيان علاقه‌مند به حديث شيعه بوده است.
آنچه براي شيعيان به صورت يك قانون نانوشته وجود داشته است، اين بوده كه شركت ايشان در جلسات حديث سنيان داراي قواعدي بوده است:
نخست، اين كه معمولاً در جلسات حديثي عالمان متعصب، تندرو و بزرگ عامه شركت نمي‌كردند.

1.. چرا كه او در همان سنين نوجواني شيعه شده است.

2.. الفهرست.

3.. آية الله سيد احمد مددي، در مباحثات علمي درس خارج.

صفحه از 201