پارادایم تأویل دستورگرا در تبیین هرمنوتیکِ ادبیِ مؤلف محور در مطالعات نهج البلاغه

نشریه : پژوهش نامه علوی

نویسنده : پديدآورنده : مریم هاشمی

سال 1398 / شماره پیاپی 19 / صفحه 110-134

چکیده :

جستار علمیِ پیش­رو قصد دارد اصطلاحی به نام «هرمنوتیک ادبیِ مؤلف محور» و چگونگی کاربست آن را در حوزۀ مطالعات نهج ­البلاغه بسط دهد، آن هم با تأمل بر کارکردِ معناشناختی پارادایم تأویل دستورگرا، به شیوۀ دستاوردهای دانشِ معناشناسیِ ادب عربی. فهم دال و مدلول­هایِ تأویل دستورگرا در خطبۀ 36 نهج البلاغه مورد پژوهانۀ این جستار است؛ و در صدد است به پرسش چگونگی کاربست و تبیین هرمنوتیک ادبی مؤلف محور در منطقِ فهمِ متن ادبی خطبۀ مذکور پاسخ دهد. فرضیۀ مدّنظر این است که به باور نظریه­ پرداز آلمانی شلایر ماخر (1768-1834) یکی از مبانیِ رویکرد مؤلف­ محوری در فهم ادبیِ متون مقدس (از جمله نهج ­البلاغه) بر تأثیرپذیری از کارکردهای دانش معناشناسی ادب عربی استوار است و معنا، دارای اعتبار نهایی و اصیل بوده؛ و بر دستیابی به نیّت مؤلف تمرکز دارد. از دیگر مبانی رویکرد مؤلف­‌محوری در پارادایم تأویل دستورگرا، دانش زبان­شناسی است که مورد تمرکز این جستار نیست. روشِ کاربردی نویسنده، هرمنوتیک روشی و اهتمام وی بر کاربستِ نظریۀ «هرمنوتیک ادبی مؤلف­محور» بوده و هدف تبیین بخشی از مبادی تصوری هرمنوتیک ادبی مؤلف محور در خوانش متون مقدّس است.

کلیدواژه‌های مقاله :شلایر ماخر هرمنوتیک ادبی مؤلف محوری تأویلدستورگرا نهج البلاغه