کاظم عليه السلام معتقد بودند كه به دليل عقايد افراطيشان بايد از واقفيه مشهور تفكيك شوند. در زمان امام رضا عليه السلام گروهي کوچک، به جاي امام رضا عليه السلام ، احمد بن موسي، پسر بزرگ امام كاظم، را به عنوان امام پذيرفتند و احتمالاً پس از اندکي از بين رفتند. پيوند اعتقادات واقفه با مقوله غيبت، رجعت و مهدويت از زمينههايي است كه ميتواند در ارزيابي و سنجش احاديث اين سه باب مهم اعتقادي شيعه، مهم جلوه كند و در ارزيابي راويان احاديث اين بابها مؤثر باشد. توجه به همين دو مقاله از مطالعات رجالي غربيان نشانگر اين نكته است كه آنان به فرقههاي تاثيرگذار در احاديث اعتقادي اماميه، همانند روايات مهدويت و غلو، توجه جدي دارند و سعي ميكنند به گونهاي وامداري تاريخي اين روايات به انگارههاي اعتقادي فرقههاي مذكور را نشان دهند كه البته بايد در جاي خود مورد نقد و واكاوي قرار بگيرد۱ .
3ـ 1. تاريخ حديث
جايگاه علمي ـ حديثي امام باقر عليه السلام در حوزه شيعي و سنّي، نقش روايات امام باقر عليه السلام در فقه شيعي، اصحاب امام باقر عليه السلام ، حضور شاگردان و ناقلان امام باقر عليه السلام در حوزههاي حديثي، همانند كوفه، بصره و مكه... از موضوعات بحث شده دکتر لالاني۲ در «امام باقر عليه السلام در حوزههاي اهل حديث۳ » است، هدف اصلي وي بررسي تاريخي جايگاه فقهي ـ حديثي امام باقر عليه السلام در حوزههاي شيعي و سنّي است. رويكرد وي در اين مقاله كاملاً توصيفي ـ تاريخي است و اطلاعات گردآوري مستند را با روشهاي نوين نقد تاريخ به تحليل و بررسي نشانده است. لالاني ميكوشد نخست، جايگاه علمي ـ حديثي امام باقر عليه السلام در حوزههاي حديثي غير شيعي و سپس، در حوزههاي شيعي معاصر آن حضرت، بررسي کند. لالاني، در آغاز به عظمت علمي امام باقر عليه السلام و بزرگداشت مقام ايشان از سوي ديگر دانشمندان اشاره و نمونههايي از آن را گزارش ميكند. وي از اعترافات سنگين دانشمندان معاصر امام باقر عليه السلام در بيان عظمت علمي ايشان، نتيجه ميگيرد كه آن حضرت در دوره حيات خويش، نه تنها شخصيت علمي مشهوري بوده، بلكه به مراتب از معاصران خود، بالاتر بوده است. اين همه در شرايطي بوده است كه در دو شهر بزرگ مكه و مدينه فقيهان، مفسران و محدثان بزرگي حضور داشتهاند. لالاني با گزارش تاريخي روشن، خواننده را به فضاي علمي حاكم در عصر امام باقر عليه السلام توجه ميدهد و بر اين نكته تأكيد دارد كه نقش امام در حديث، بسيار برجسته و مورد اعتماد عالمان غير شيعي بوده است. او در تبيين اين موضوع از كتب رجالي غير شيعه، بهره جسته است. با وجود شهرت و اعتبار حديثي امام باقر عليه السلام ، روايات منقول از ايشان در منابع حديثي اهل سنّت، آن چنان برجسته و مشهود نيست كه مرجعيت وي را به عنوان يك محدث برجسته تأييد كند. اين پرسشي است كه لالاني در بخش دوم نوشته خود به دنبال يافتن پاسخي روشن بر آن است و با توجه به اين که امام عليه السلام را عموماً به باقر العلم بودن ميشناختهاند، از نقل محدود روايت از ايشان در آثار حديثي غير شيعي تعجب ميكند. البته شرايط سياسي و غلبه گفتمان علمي غير شيعي در دوره
1.. ر.ك: غلو و اهل غلو در فرهنگ شيعي.
2.. ARZINA R. LALANI
3.. اين مقاله، فصل ششم از كتاب خانم لالاني با عنوان «Muhamad al ـ Baqir Shi,i thought the teachings of Imam» است.