حديث پژوهی در نگاشته‌های مستشرقان - صفحه 221

معاني از تحنّث منعكس شده است. نُرمَن ميكوشد تا نشان دهد مستشرقاني چون كيستر و وات در مفهوم شناسي اين واژگان دقت كافي نداشتهاند و نوشته وي به گونهاي انتقادي استدراكي بر ديدگاه‌هاي آن دو در اين مسأله به شمار ميآيد. همچنين تحنّث اصطلاحي است که در بيان احوالات عبادي ـ عرفاني پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله در برخي از روايات و منابع سيره نگاري اسلامي گزارش شده است؛ م.ج.كيستر۱ در مقاله «جستاري در باب معناي تحنّث۲ » به دنبال يافتن جوهره معنايي اين اصطلاح است. همچنين كلمه تحنّث در شماري از احاديث مربوط به آغازه‌هاي بعثت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و آغاز وحي بر ايشان نيز استمعال شده است؛ سنّت تحنّث در ميان قريشيان عصر جاهلي رواج داشته است. لغت شناسان و شارحان حديث، واژه تحنّث را به گونه‌هاي مختلف تبيين و تفسير كردهاند و مستشرقان اقوال متعددي در تبارشناسي ريشه كلمه تحنّث گفتهاند. بازيابي مفهوم نخستين تحنّث، پژوهشگر را در دستيابي به حقيقت معنايي و باورهاي مبتني بر آن ياري خواهد رساند و در مطالعه و بررسي موقعيت بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله و حالات پيش از نبوت وي، مفيد خواهد بود. از لحاظ تاريخي، تحنّث ريشه در آداب و سيره قريشيان دوره پيشا اسلامي دارد و در فرهنگ و زبان عربي به معناي دورگزيدن از مردمان براي خلوت معنوي به كار ميرفته است. كلمه تحنّث در حديثي در سيره ابن اسحاق ـ ذيل بخش آغاز نبوت پيامبر صلي الله عليه و آله ـ با اسناد عبيد بن عمر بن قتاده ليثي و وهب بن كيسان ثبت شده است؛ در صحيح البخاري نيز اين حديث به اسناد عايشه نقل شده است. حديث عايشه از جهات بسياري با حديث منقول در سيره ابن اسحاق متفاوت است. آقاي كيستر كوشيده است ابعاد فقه الحديثي اين حديث را تبيين كند و زمينه‌هاي تاريخي و تاثير گذاري آن در تحليل حوادث بعثت نبوي و لحظات آغازين وحي را نمايان سازد. كيستر در دهه هفتاد به دليل نگارش مقاله«جستاري در باب معناي تحنّث» مورد تقدير قرار گرفت.
«در باب معناي احصان۳ » مقاله ديگري است از جان برتُن۴ كه به معناشناسي اصطلاح احصان ـ از اصطلاحات رايج در كتاب نكاح و طلاق ـ در پرتو روايات تفسيري و آراي فقهي مذاهب اسلامي پرداخته است. بِرتُن، كوشيده است مسأله احصان را در فقه اسلامي با روش تاريخي و متن محور تبيين كند، كه گاه رنگ توصيفي و گاه انتقادي به خود گرفته است. هر چند كلمه احصان در قرآن به كار نرفته است، لكن برخي از مشتقات آن همانند محصن و محصنه در برخي از آيات به چشم ميخورد که محتواي آنها حقوق زناشويي زوجين و احکام جزايي مرتبط به آن است. در روايات فقهي و آثار فقيهان نيز احصان و مشتقات آن بيشتر در مجازات زنا و تخطي در روابط جنسي به كار رفته است. در نگاه جان برتُن، نوعي

1.. M.J.Kister. علاقه‌مند به مطالعات تاريخ پيش از اسلام و فرهنگ عصر جاهلي. از وي تا كنون كتابهايي چون: مطالعاتي در جاهليت و اسلام نخستين، جامعه و دين از جاهليت تا اسلام، مفاهيم و ايده‌هاي آغاز اسلام، و مقالاتي چون الحيرة، به چاپ رسده است. او در آثار خود مي‌كوشد پيوند و تاثير پذيري آموزه‌هاي اسلامي از باورهاي جاهلي را نشان دهد.

2.. BSOAS , Vo ۳۱, No۲, pp ۲۲۳ ـ ۲۳۶.

3.. Journal of semitic studies, Vo ۱۹, pp ۴۷ ـ ۷۴.

4.. John Burton. جاتن برتُن به مطالعات قرآني و حديثي علاقمند است؛ كتاب معروف وي جمع قرآن است كه در آن نظريه جمع قرآن در عصر پيامبر صلي الله عليه و آله را تاييد و اثبات كرده است.

صفحه از 239