مراحل و قواعد فقه الحديث از ديدگاه مجلسي اوّل در « لوامع صاحبقراني » - صفحه 147

6 . در الکافي از زراره وارد شده است که امام باقر عليه السلام روايت کردند زماني که زنان به نماز بايستند.‌ حال، صدوق عبارت الکافي را به اندک تغيير لفظي روايت کرده است که چون زن به نماز بايستد، پاها را نزديک يکديگر گذارد؛ نه مثل مردان و فاصله ميان پاها نگذارد، دست‌ها را بر سينه گذارد و چون به رکوع رود، دست‌ها را به ران‌ها گذارد و بالاتر از زانوها تا آن‌که بسيار کج نشود که نشستگاه او بلند شود. چون خواهد به سجود رود، اول بنشيند و به سجده رود؛ چنان‌که خود را بر زمين بچسباند و گشوده نباشد. ۱
7. در موثق از سماعه منقول است از امام صادق عليه السلام در مورد شخصي که کفار، او را به اسيري گرفته باشند و وقت نماز شود و از کفار ترسد، مبادا او را منع از خواندن نماز کنند، سؤال کرد. حضرت عليه السلام فرمودند: ايما مي‌کند. اين حديث را صدوق به اين صورت نقل به معنا کرده است که کفار او را از نماز منع مي‌کند، نه آن‌که ترسد که منع کنند. در اين صورت، حکم به ايما مشکل است، مگر آن‌که خوف داشته باشد که با منع آزار رسانند. ۲
بعد از ذکر نمونه‌هاي احاديث نقل به معنا شده در لوامع صاحبقراني بايد گفت در نقل به معناي يک حديث، گاه احاديث با عبارات گوناگون ذکر شده‌اند، ولي مراد معصوم عليه السلام قاعدتاً واحد بوده است. حال چگونه مي‌توان دريافت احاديث مختلف در يک موضوع، دلالت بر چه معنايي دارد؟ اين کار نياز به بررسي و دقت نظر پژوهنده دارد تا مدلولي واقعي از کلام را دريابد، و با دقت نظر در الفاظ متفاوت احاديث به قدر مشترک معنوي آنها دست يابد.
مجلسي در ابتدا با تأمل و دقت فراوان در شناسايي موارد نقل به معنا شده کوشيده است. وي براي فهم معناي حديث نقل به معنا شده، احاديث اصلي را ذکر کرده است. وي ابهام، ايراد و نقصي که بر احاديث نقل به معنا شده پيش آمده را با احاديث مرجع ـ ‌که احاديث از روي آنها نقل به معنا شده است ـ آورده است؛‌ سپس به فهم متن احاديث پرداخته است.

نقل به اختصار

اختصار در حديث، آن است که راوي معناي حديثي را در جملات و عبارات کوتاه‌تري بيان کند. مجلسي بر اين باور است که صدوق، در سه مورد، حديث را اختصار کرده است و اختصار صدوق لطمه به معناي حديث زده است.
1. در عبارت فقه رضوي، آمده است که نوافل در حضر، دو برابر فريضه است؛ زيرا حضرت سيدالمرسلين‌ صلي الله عليه و آله ‌ فرمودند: حق سبحانه و تعالي بر من واجب گردانيده هفده رکعت نماز، و من بر خود و اهل بيت و شيعيانم مقرر ساختم در برابر هر رکعتي، دو رکعت خوانده شود تا هر تقصير و نقصاني که در فريضه شده است، نوافل، آن را تمام کند. ظاهراً مراد مصنف نيز همين است؛ گرچه عباراتش (و لاتتمّ الفرائض إلّا بها)‌ قاصر از اين معناست. ۳

1.. ر.ک: همان، ج۴، ص۳۵۴.

2.. ر.ک: همان، ج۵، ص۸۹ .

3.. ر.ک: همان ، ج۳، ص۲۶.

صفحه از 154