مراحل و قواعد فقه الحديث از ديدگاه مجلسي اوّل در « لوامع صاحبقراني » - صفحه 140

نشانه‌هاي تقيه در متن

عالمان شيعي در بررسي موضوع تقيه در کلام امامان عليهم السلام ، ضمن توجه به ابعاد سندي، به نشانه‌هاي متني و محتوايي توجه بيشتري کرده‌اند. برخي از مصاديق نشانه‌هاي محتوايي در لوامع صاحبقراني مجلسي عبارت‌اند از:

دستور به تقيه از سوي ائمه عليه السلام

ائمه عليه السلام همواره شيعيان خود را دعوت به تقيه مي‌کردند.
در حديث کالصحيح از داود رقي منقول است که شيعيان بسيار از امام صادق عليه السلام در مورد پوشيدن جامه سياه سؤال مي‌کردند. حضرت عليه السلام جبه سياهي و کلاه و خز سياهي که آستر آن نيز سياه بود، پوشيده بودند. بعد از آن، حضرت عليه السلام گوشه جبه را شکافتند و پنبه سياه بيرون آوردند و فرمودند: دل خود را به نور معرفت، سفيد کن و هر چه خواهي بپوش؛ يعني اگر تقيه کنيد، چنان‌که من کردم ـ که حتي پنبه جبّه را سياه کردم ـ، سبب نور قلب شما مي‌شود؛ زيرا غرض از تکاليف الهي، اطاعت و فرمان برداري است و فرمانبرداري تقيه، اهم از همه است؛ زيرا به سبب آن، حفظ نفس خود و نفوس شيعيان و نفس معصوم عليه السلام را کرده‌ايد. ۱

همساني با آراي اهل سنّت

يکي از مواردي که تقيه‌اي بودن روايت را پررنگ مي‌کند، همساني با آراي اهل سنت است. احاديث زير از جمله مواردي است که به علت شباهت با آراي اهل سنت، تقيه به حساب مي‌آيد و پذيرفته نمي‌شود: ۲
منقول است از سماعه که به خدمت امام صادق عليه السلام عرض کرد: در وقت شام بسيار است نماز مي‌کنيم و مي‌ترسيم آفتاب پشت کوه باشد و کوه حايل شده باشد. حضرت فرمودند: بر تو واجب نيست بالاي کوه روي. ظاهر حديث اين است که همين‌که در پايين، آفتاب را نبيني، مي‌تواني نماز را به جا آوري و ليکن چون مذهب عامه، استتار قرص است، ظاهر حديث، اين است که حضرت بر سبيل تقيه جواب را فرموده باشند. ۳
2. از محمد بن مسلم منقول است به خدمت امام صادق عليه السلام عرض کرد: اگر شخصي، نماز صبح را در حين طلوع فجر کند خوب است؟ حضرت فرمودند: باکي نيست؛ مگر نه اين بود که در اول وقت خوب نيست. حضرت فرمودند: باکي نيست، بلکه فرمودند: آن وقت، خوب است، اظهر، آن است که حديث را حمل بر تقيه کنند؛ چون اکثر عامه، تأخير را بهتر مي‌دانند. ۴
3. در احاديث صحيح وارد شده است که بسم‌الله را در حمد و سوره ترک مي‌توان کرد. اين احاديث محمول بر تقيه هستند؛ چون اکثر عامه، بسم‌الله را جزء حمد و سوره نمي‌دانند. ۵

1.. ر.ک: همان، ج۳، ص۳۴۵.

2.. براي ساير نمونه‌ها ر.ک : همان، ج ۱،‌ص ۴۴۶، ۵۱۱؛ ج ۲، ص ۹۰، ج ۴، ص ۲۹۷ ـ ۲۹۸؛ ج ۵، ص ۳۱۴ و ۵۴۵ ؛ ج ۶، ص ۲۹۱ وص ۴۳۹؛ ج۷، ص ۴۵۵ و۴۸۱.

3.. ر.ک: همان، ج۳، ص۱۵۵.

4.. ر.ک: همان ، ج۳، ص۱۷۳.

5.. ر.ک: همان، ج۴، ص۴۵، و۴۶ و۵۲ .

صفحه از 154