مراحل و قواعد فقه الحديث از ديدگاه مجلسي اوّل در « لوامع صاحبقراني » - صفحه 150

2. در موثق از عمار منقول است از امام صادق عليه السلام ‌ در مورد شخصي که سردرد سخت و شديدي داشته باشد، سؤال شد آيا جايز است روزه را افطار کند؟ حضرت فرمودند: هرگاه سردرد زياد و تب محرق و چشم درد شديد داشته باشد، افطار حلال است. در حديثي ديگر، به سند قوي، از آن حضرت عليه السلام سؤال شد در مورد شخصي که روزه ماه رمضان را گرفته باشد و در حالي که بيمار باشد. حضرت فرمودند: روزه را تمام مي‌کند و آنچه را کرده است، مجزي است اعاده نمي‌کند. اين حديث، ظاهراً از روي تقيه وارد شده است: چون موافق با مذهب اکثر عامه است که روزه مريض و مسافر را رخصت مي‌دهند.۱
نکته، لازم به ذکر است مجلسي، معتقد است صدوق در بعضي از موارد به احاديثي که موافق عامه است و به عنوان تقيه وارد شده، عمل کرده است؛ و به اخبار صحيح عمل نکرده است.۲

حمل بر کراهت

يکي ديگر از راه‌هاي علاج تعارض اخبار ـ که مجلسي براي جمع احاديث متعارض به آن عمل کرده است ـ حمل بر کراهت کردن يکي از روايات متعارض است. در جانب نهي نيز اخبار معارض موجب مي‌شود تا نهي را ـ که ظهور در حرمت دارد ـ بر کراهت حمل کنيم. مجلسي در 26 مورد، احاديث متعارض را حمل بر کراهت کرده است. در ذيل به ذکر نمونه‌هايي از اين مورد مي‌پردازيم:۳
1. در اخبار وارد شده است جنب، خضاب نکند و خضاب بسته، جنب نشود و وارد شده است وقتي خضاب را پاک کرد و برداشت،‌ جماع مي‌تواند کرد. اخبار به اين عنوان نيز وارد شده است که باکي نيست با خضاب، جنب شود. ظاهر مي‌شود از اين احاديث، نهي محمول بر کراهت است.۴
2. در روايت آمده است با آبي که آفتاب گرم کرده باشد، وضو نگيريد و غسل با آن نکنيد،‌ خمير به آن نکنيد که مورث برص است. اين روايت را حمل بر کراهت کردند؛ از جهت خبري که وارد شده است: باکي نيست وضو ساختن از آبي که در آفتاب گذاشته باشند. در جمع بين روايات متعارض، اين دسته از روايت را حمل بر کراهت کردند.۵

حمل بر ضرورت

يکي ديگر از راه‌هاي حل تعارض اخبار ـ که مجلسي در جمع بين احاديث متعارض، آن را به کار برده است ـ حمل بر ضرورت کردن يکي از روايات متعارض است. و اين هم در موارد امر به فعل و هم در جواز فعل جاري است.

1.. ر.ک: همان، ج۶، ص۴۷۰.

2.. ر.ک: همان، ج۵، ص۱۹۵.

3.. براي ساير نمونه‌ها ر.ک.: به همان، ج ۱،‌ ص ۲۳۹ و۵۸۹ و۶۰۸ و۶۲۹؛ ج۲، ص۴؛ ج۳، ص ۳۰۵ و۳۸۸ و۳۹۲ ـ ۳۹۳ و۴۳۰ ـ ۴۳۱و۵۴۱؛ ج ۴، ص ۳۱۸ و۳۹۲ ـ ۳۹۳ و۴۰۹ ـ ۴۱۰ و۴۲۰؛ ج ۵، ص۷۳ و۵۱۲؛ ج۶، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۴ و ۳۹۶ و ۵۲۷ ـ ۵۲۹ ؛ ج ۷، ص۵۷۶ ؛ ج۸، ص۶۵ و۲۹۵ و۳۱۵ ـ ۳۱۶ و۳۱۷.

4.. ر.ک: همان، ج ۱، ص۶۰۸ .

5.. ر.ک: همان، ج ۱، ص۳۴۰.

صفحه از 154