پژوهشي در باره خُذُوا بِمَا رَوَوْا وَ ذَرُوا مَا رَأَوْا - صفحه 164

اين سند مشتمل بر نام دو نفر است: يکي، ابوالحسين بن تمام و ديگري عبدالله کوفي. ابوالحسين بن تمام همان محمد بن علي بن فضل بن تمام کوفي۱ است. شيخ طوسي درباره او گفته است:
محمد بن علي بن الفضل بن تمام الکوفي الدهقان، يکنى أبا الحسن [الحسين‏] کثير الرواية، له کتب، منها، کتاب الفرج في الغيبة کبير حسن، أخبرنا برواياته و کتبه کلها الشريف أبو محمد المحمدي عنه، و أخبرنا أيضا جماعة عن التلعکبري عنه؛
محمد بن علي بن فضل بن تمام کوفي دهقان مکني به ابوالحسين کثير الروايت است. او کتاب‌هايي دارد که از جمله آنها کتاب الفرج ـ که کتاب بزرگ خوبي در موضوع غيبت است. ابومحمد محمدي ـ رحمة الله عليه ـ را از تمامي روايات او آگاه ساخته است. نيز گروهي از ابي محمد هارون بن موسي تلعکبري روايات او را اخذ کرده و ما را بدان آگاه ساخته‌اند.۲
و نجاشي در باره او گفته است:
محمد بن علي بن الفضل‏ بن تمام بن سکين بن بنداذ بن داذمهر بن فرخ‏زاذ بن مياذرماه بن شهريار الأصغر، و کان لقب بسکين بسبب إعظامهم له. و کان ثقة، عينا، صحيح الاعتقاد، جيد التصنيف. له کتب، منها... أخبرنا بسائر رواياته و کتبه أبو العباس أحمد بن علي بن نوح. و قرأت کتاب الکوفة على أبي عبد الله الحسين بن عبيد الله عنه؛
محمد بن علي بن فضل بن تمام بن سکين بن بنداد بن دادمهر بن فرخ زاد بن مياذرماه بن شهريار کوچک که به دو به خاطر احترامشان لقب سکين داده بودند. او ثقه، عين، صحيح الاعتقاد و خوش تصنيف بود. او کتاب‌هايي دارد که از جمله آنها... ابوالعباس احمد بن علي بن نوح ما را از ساير روايات و کتب او آگاه ساخت.
اما عبدالله مهمل است و نامي از او در هيچ يک از کتب رجالي به چشم نمي‌خورد. فقط آيت الله خويي به هنگام ارزيابي روايت گفته است:
أنها ضعيفة لجهالة حال أبي الحسين بن تمام و عبد اللَّه الکوفي فلا يمکننا الاعتماد عليها ابدا فلم يثبت ان هذا الکلام قد صدر عن ابن روح حتى يقال انه ينقله عن العسکري عليه السلام فما هو المشتهر من الأمر بالأخذ برواياتهم‏کلام مشهوري لا أساس له إذا الرواية ضعيفة و غير قابلة للاعتماد عليها في شي‏ء؛
اين روايت ضعيف است، به دليل مجهول بودن ابي الحسين بن تمام و عبدالله کوفي. ما به هيچ رو نمي‌توانيم بدان اعتماد کنيم و ثابت نيست که اين کلام از ابن روح صادر شود تا گفته شود او اين روايت را از امام عسکري عليه السلام نقل کرده است. آنچه مشهور است که دستور به اخذ روايات

1.. آن گونه که در نرم‌افزار دراية النور آمده است.

2.. الفهرست للطوسي، ص ۱۵۹، ش ۶۹۸ .

صفحه از 170