پژوهشي در باره خُذُوا بِمَا رَوَوْا وَ ذَرُوا مَا رَأَوْا - صفحه 166

3. خالي بودن کتاب‌هاي فهرست از اين حديث: از آنجا که اين روايت ناظر به کتب بني‌فضال است، بايد کتاب‌هاي فهرست‌نگاري بدان اهميت مي‌دادند؛ زيرا اين روايت درصدد بيان ارزش کتب بني‌فضال است و ارزيابي کتاب‌ها يکي از وظايف اصلي کتاب‌هاي فهرست است. به عبارت روشن‌تر، اگر اين روايت ثابت بود و از ديدگاه نجاشي و شيخ طوسي پذيرفتني بود، آنها در کتاب‌هاي فهرست خود، بدان اعتنا و اعتماد مي‌کردند. اما مي‌بينيم که اثري از اين حديث در فهرست به چشم نمي‌خورد؛ با اين که نجاشي خرّيت اين فن و نيز معاصر شيخ طوسي، راوي اين روايت، بوده است و هر دو در بغداد بودند. پس بعيد است که اين روايت از چشم او دور مانده باشد. اگر نجاشي از اين روايت غفلت کرده باشد، بسيار بعيد است که شيخ طوسي در کتاب الفهرست، با اين که آن را در کتاب الغيبة نقل کرده، از آن غافل شده باشد. شيخ طوسي در ترجمه او گفته است:
علي بن حسن بن فضال فطحي مذهب، ثقه، کوفي، کثيرالعلم، داراي اخبار زياد، خوش تصنيف، غير معاند، و هم دوره اصحاب امامي ما ـ که قايل به امامت دوازده امام هستند ـ است...
با اين که شيخ طوسي او را با عبارت «فطحي المذهب، ثقة، کوفي، کثيرالعلم، واسع الاخبار» وصف کرده و در وصف کتاب‌هاي او «جيد التصانيف» گفته است، اگر تمامي روايت‌هاي موجود در کتابش صحيح بود، بي‌ترديد، بدين نکته بسيار مهم اشاره مي‌کرد؛ همچنان که اگر راوياني که بني‌فضال از آنها نقل کرده ثقه بودند، خود شيخ طوسي در رجال و فهرستش توثيق مي‌کرد؛ در حالي که اشاره‌اي بدان‌ها نکرده است.
4. عدم انسجام متن روايت: اگر در متن حديث دقت کنيم، خواهيم ديد که متني غير منسجم دارد. تشبيه مذکور در حديث تشبيهي غريب است، زيرا بين مشبه و مشبه به دو نقطه افتراق وجود دارد:
الف) ابن ابي عزاقر در روايات لعن شده است، بر خلاف بني‌فضال که لعني در باره آنها وارد نشده است. کتاب‌هاي فردي که لعن شده با کسي که لعن نشده و شيخ طوسي او را با عبارت «ثقه، کوفي، کثيرالعلم، واسع الاخبار، جيد التصانيف، غير مماند...» وصف کرده،‌ تفاوت زيادي دارد.
ب) فرقي اساسي ميان پرسش از کتاب‌هاي ابن ابي غراقر و کتاب‌هاي بني‌فضال وجود دارد. پرسش از کتاب‌هاي ابن ابي عزاتر معقول است، زيرا او با پرسش‌گران شيعي هم‌عصر بوده است، اما پرسش از کتاب‌هاي بني‌فضال، از آنجا که در دهه‌هاي پيشين مي‌زيسته‌اند، درست به نظر نمي‌رسد. مقصود از بني‌فضال، حسن بن علي بن فضال و دو برادرش احمد و محمد و پدرشان حسن بن علي بن فضال است که همه آنها از اصحاب امام کاظم و امام رضا عليهما السلام بوده‌اند. پرسش از کتب ايشان در زمان امام عسکري عليه السلام صورت پذيرفته است، يعني بعد از نيم قرن از حيات آنها و آن هم در دوراني که خاندان فضال از بين رفته بودند، درست به نظر نمي‌رسد. شيعيان در تعامل با کتاب‌هايي که حدود پنجاه سال بوده است که به خانه‌هاي آنها راه يافته مشکلي نداشتند، وگرنه از امامان پيش از امام عسکري مي‌پرسيدند. چه شده است که آنها در زمان حيات امام عسکري عليه السلام چنين پرسشي مطرح کرده‌اند؟
5. عدم سازگاري حديث با واقعيت‌هاي خارجي: پرسشي بدين درجه از اهميت که مي‌توانست مشکلي که شيعيان در سطحي وسيع با آن رو به ‌رو بودند، حل کند و از سرگرداني در مواجهه با اين کتاب‌ها برهاند، شايسته بود که پيش‌تر از سوي شيعيان و شخصيت‌هاي علمي و شناخته شده زيادي

صفحه از 170