کانت عن الامام عليه السلام أو عن ثقة عن الامام عليه السلام لا الأخذ بمرسلاتهم أو بما رووا عن الضعاف فان رفض ذلک ليس ردا لرواياتهم بل رفض لرواية الضعفاء؛
آنچه گفته ميشود که سند تا بنيفضال صحيح است و ما مأموريم که روايات آنها را اخذ کنيم، آشکار نيست. معناي امر به اخذ آنچه روايت کردهاند، در مقابل ترک آنچه ديدگاه آنان است، فقط توثيق آنهاست و اخذ رواياتشان در صورتي پذيرفته است که از امام عليه السلام و يا به نقل از ثقهاي از امام عليه السلام روايت شود، وگرنه اخذ مرسلات آنها و يا آنچه از ضعاف روايت کردهاند، مقبول نيست. ترک در اينجا رد روايات آنها نيست، بلکه ترک روايات ضعيف است.۱
پس ايشان امر به اخذ روايات ايشان را بر جواز حمل کردهاند، نه لزوم. از اين رو، لزومي به اخذ روايات مرسل يا روايت شده از ضعفا نميبيند. اين مطلب از سخنان آيت الله خويي نيز ـ که در جاهاي زيادي از کتابهايشان ذکر شده ـ استفاده ميشود:
3. آيت الله خويي در کتاب الصلاة ميگويد:
و قد يصحح الرواية بأنها و ان کانت مرسلة الا ان في سندها الحسن ابن علي بن فضال و قد أمرنا بالأخذ بروايات بني فضال لما ورد: «خذوا ما رووا و ذروا ما رأوا » و من جملة رواياتهم هذه المرسلة فلا مناص من العمل على طبقها. و يدفعه: أن هذه الدعوى و ان صدرت عن شيخنا الأنصاري «قده» في أوائل کتاب الصلاة الا انها من غرائب الکلام و ذلک لأن بني فضال ليسوا بأعظم مقاما من رواتنا الأعاظم و الأجلاء کزرارة و محمد بن مسلم و اضرابهما من أکابر الفقهاء و عدول الرواة و قد مر غير مرة انا لا نعتمد على رواياتهم فيما إذا کانت مجهولة أو ضعيفة أو مرسلة فما ظنک بهؤلاء! فإنهم مهما بلغوا من الوثاقة و العظمة لا يبلغون من هو في أدنى مراتب العدالة فضلا عن کبراء العدول و فقهاء الرواة.
و مما يزيد في الوضوح: ان بني فضال قبل انحرافهم عن الصواب کانوا لا تقبل منهم رواياتهم فيما إذا کانت مرسلة أو ضعيفة و نحوهما فکيف بما بعد انحرافهم؟ و لا يحتمل ان يکونواـ بعد الانحراف ـ بأعظم مقاما و أرقى منزلة عن أنفسهم ـ قبل الانحراف ـ و هل بالانحراف ازدادت وثاقتهم و جلالتهم حتى بلغوا مرتبة لا يمکننا رد رواياتهم و لو کان في إسنادها مجهول أو ضعيف أو کانت الرواية مرسلة؟
روايت را صحيح شمرده است؛ زيرا اگرچه مرسل است، اما در سندش حسن بن علي بن فضل وجود دارد و ما دستور داريم که روايات بني فضال را اخذ کنيم... پس ايرادي به عمل بر طبق آن وجود ندارد. در پاسخ بايد گفت: اين ادعا اگرچه از شيخ انصاري در اوايل کتاب الصلاة صادر شده است، اما از سخنان غريب ايشان است؛ زيرا بني فضال مقامي برتر از اعاظم و اجلاي روات ما مانند زراره و محمد بن مسلم و فقها و روات عادلي مانند آن دو ندارند. بسيار گفتهايم
1.. الخلل في الصلاة، ص ۸۱ .