گونههای تأثیرپذیری شروح نهجالبلاغه خویی و شوشتری از شرح قطب الدین راوندی
سال
1399 / شماره پیاپی
21 /
صفحه
1-24
چکیده :
یکی از روشهای کارآمد در سنجش ارزش یک اثر علمی، بررسی میزان تأثیرپذیری آثار پسین از آن است. این تأثیرپذیری هم به جهت شخصیت مؤلف و هم به جهت محتوای تألیف قابل پیگیری است. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه اثر قطب الدین راوندی، شرحی کهن و روشمند است و از مهمترین شروح نهج البلاغه محسوب میشود. مطالعهی شروحِ نگارش شدهی پس از این شرح روشن میسازد که جایگاه علمی مؤلف و تألیف، بر شارحان پسین نهج البلاغه تأثیر فراوانی داشته است. از جمله شروحِ متأخری که این تأثیرپذیری در آنها بسامدِ آماری بالایی داشته است، منهاجالبراعه فی شرح نهجالبلاغه از حبیبالله هاشمی خویی و بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه از محمدتقی شوشتری است که ضمن تأثیرپذیری از شخصیت علمی راوندی، از روش و محتوای شرح وی نیز متأثّر بودهاند. این تأثیرپذیری به دو گونهی تأیید آرای راوندی و نقد نظرات وی در این دو شرح انعکاس یافته و بیشتر در دامنهی موضوعاتی نظیر ادبی، تاریخی و تحلیلی ظهور داشته است. اصلیترین علل رویکرد نقّادی خویی و شوشتری نسبت به راوندی، دستیابی به فهمِ صحیح و مرادِ واقعی کلام امام (ع) است.
کلیدواژههای مقاله :نهاج البراعه راوندی خویی شوشتری تأثیرپذیری رویکرد تأییدی رویکرد انتقادی