همگام با واقعيّت نيست. حلّي در مقدمه رجالش مبناي خود را در عمل نكردن و ردّ اخبار برخي از راويان، يكي از سه عامل ذيل بيان كرده است: 1. ضعف راوي، 2. مجهول بودن وي، 3. اختلاف رجاليان متقدم شيعه، همانند كشّي، نجاشي و طوسي در توثيق و تضعيف راوي۱ . بنا بر اين، از مباني وي اين است اگر شخصي همانند ابن قتيبه در نزد رجال شناسان شناخته شده باشد و از سوي ديگر، جرح و طعني در باره با او نقل نشده باشد، روايت نقل شده به وسيله او، اگر داراي معارضي نباشد، حجّت و مورد قبول واقع ميشود؛ به عنوان نمونه او در شرح حال أحمد بن إسماعيل بن سمكة بن عبدالله مينويسد:
هيچ يک از علماي ما در وثاقت او تصريحي ندارند، چنان كه جرح و طعني هم درباره وي نقل نشده است. بنا بر اين، روايات او، در صورتي كه معارضي نداشته باشد، مورد پذيرش قرار ميگيرد۲ .
در مبناي علّامه حلّي شناخته شده بودن شخص راوي نزد آشنايان به رجال و سند أحاديث، نقش مهمي دارد. به نظر او، اگر شخصي مشهور نباشد، به صرف در دسترس نبودن جرحي درباره او نميتوان به عدالت يا وثاقت او حكم داد؛ به عنوان نمونه او در باره حسن بن سيف بن سليمان تمار مينويسد:
ابن عقده از علي بن حسن بن فضّال گزارش ميدهد كه وي ثقه است، اما من درباره او مدح و يا قدحي از طريق دانشمندان خودمان، غير از آنچه نقل شد، نيافتم. بنا بر اين، بهتر است كه در آنچه حسن بن سيف نقل ميكند و همراه نقل او نقل ديگري نداريم، توقف کرده و بدان عمل نكنيم، مگر اين كه عدالت او به طور قطع ثابت شود۳ .
همان گونه كه مشاهده ميشود، حلّي از رهگذر عدم شهرت حسن بن سيف در منابع ما، اصل را بر عدم عدالت و وثاقت وي قرار ميدهد؛ با اين كه توثيق او را ابن عقده به نقل از علي بن فضال نقل ميكند. بنا بر اين، اشتباه است كه مبناي کليّ علّامه حلّي را أصالة العداله قلمداد كنيم.
6. واکاوي سخن بهبودي در تضعيف ابن قتيبه
از رهگذر اينكه آقاي بهبودي فضل بن شاذان را متولد شده پس از شهادت امام رضا عليه السلام قلمداد کرده، مسئول و مقصر إسناد روايات فضل به امام رضا عليه السلام را شاگردش ابن قتيبه دانسته و وي را با واژگان کاذب، مزور و ملفق توصيف کرده است.
بهبودي معتقد است: فضل پيش از شناخت محمد بن سِنان زاهري احاديث وي را براي شاگردانش نقل كرده بود، و پس از شناخت ضعف وي، با اظهار ردّ احاديث محمد بن سنان، روايات وي را فاقد صحت معرفي کرد، اما ابن قتيبه ـ که به خاطر ضعف شخصيت ميخواسته، مجوزي براي نقل روايات محمد بن سنان درست كند ـ جمله «و أذن في الرّواية بعد موته» را در پايان گفتار فضل جعل و اضافه
1.. رجال الحلّي، مقدّمه، ص۴۴.
2.. همان، ص۶۶ ، ش۲۱.
3.. همان، ص ۱۰۸، ش۵۰.