ميرزا حبيب خويي از مفصلترين شروح نهجالبلاغه به شمار ميآيد؛ به طوري که در شرح خطبهها از هيچ سخني فروگذار نکرده است. وي حتي مقدمه شريف رضي بر نهجالبلاغه را نيز به گونه مزجي و جمله به جمله شرح کرده و هر جا که نيازمند تبيين مفاهيم، بويژه موضوعات کلامي و يا تاريخي است، سخن به درازا برده و با ادله گوناگون به دفاع از حقانيت شيعه پرداخته است. جاي جاي اين نوشتار به اين نکته بيشتر پرداخته شده است.
تقيد شارح نسبت به نقل آيات، بويژه روايات در شرح کلام امام۱
اين نکته را در سرتاسر شرح به وفور ميتوان ملاحظه کرد؛ چه اين که علاوه بر نقل آيات در شرح کلام امام، از روايات به عنوان اولين مؤلفه در تبيين کلام استفاده کرده است. چنان که خواهد آمد، وي تلاش خود را بر اين امر مصروف داشته تا با استفاده از ارائه و تشکيل خانواده حديثي به تبيين معناي مقصود پرداخته و آنها را از شکل اجمال خارج سازد.۲
منهاج شرحي ادبي
چنان که خواهد آمد، شارح در بخش ادبي خود را موفق نشان داده است. اين مؤلفه از برجستگيهاي اين شرح به شمار ميرود. وي در شروع شرح با استفاده از علم معاني، بيان و بديع به زيباييهاي کلام امام اشاره ميکند و کوشيده به تفصيل با ذکر تعاريف انواع اين علوم و تقسيم به زيرمجموعههاي خود، به ذکر نمونههايي از کلام امام پرداخته، افزون بر اين مطلب، در جاي جاي شرح در بخش « اللغة» يا در ضمن شرح علاوه بر بيان لغات و اعراب کلمات به شکل مفصل به ذکر فصاحت و بلاغت امام پرداخته است.
منهاج شرحي کلامي
روش شارح در شرح خود، ذيل شروح مربوط به علم کلام، کلامي است. اين نکته در لا به لاي سخنان کلامي امام نمود بيشتري دارد. چنان که [خواهد آمد] در خطبه 58 درباره قضا و قدر و تفويض امور و...۳ ، نفي صفات خداوند در خطبه 64 ،۴ و۵ اثبات مسأله امامت و خلافت امام علي (عليه السلام) (در ميان عقايد فرق و مذاهب) در خطبه شقشقيه۶ و ... به طور مفصل، بحث کرده است.
نقادي مفصل نسبت به آراي صوفيان (مبارزه با تفکر صوفي گري)
همچنين در باره صوفيه، علاوه بر نقل منقولاتي از صوفيان در لا به لاي شرح برخي از سخنان امام، فصلي مجزا و مفصل به معرفي، اقسام فرقهها،۷ مطاعن وارده بر ايشان۸ و ... پرداخته است. البته شارح
1.. همان.
2.. در بخش شرح روايي به تفصيل از روش شارح در بهره گيري از روايات در تبيين کلام امام سخن رفته است.
3.. همان، ج ۴، ص ۳۶۲ ـ ۳۷۴.
4.. همان، ج ۵، ص ۲ ـ ۲۱.
5.. شايان ذکر است، در سراسر مقاله، معيار شماره خطب و حکمتها بر طبق شمارههاي شرح منهاج البراعة است.
6.. همان، ج ۲، ص ۳۴۵ ـ ۴۲۰ و ج ۳، ص ۲ ـ ۳۱ و ذيل کلام ۶۶، ج ۵، ص۸۵ ـ ۱۰۱ و ... .
7.. همان، ج ۱۳، ص ۳۸۷ ـ ۴۰۹.
8.. همان، ص ۳۶۲ ـ ۳۸۷.