عباس، پس از جستاري کوتاه در زندگي وي، به فضا و سبب صدور نامه ميپردازد.۱ يا در کلام 67 در باره محمد بن ابي بکر و فتح مصر توسط گروه غارات مينويسد:
اعلم انّه (لما قلّد محمّد بن أبي بکر مصر)۲ قبل وقعة صفّين أي جعله و اليها کانّ ولايتها قلادة في عنقه لکونه مسؤولاً عن خيرها و شرّها و انصرف النّاس من صفّين لم يزدد معاوية إلّا قوّة فبعث جيشاً کثيفاً إلي مصر فقاتلوا محمّداً (فملک) مصر (عليه) اي اخذه معاوية منه قهراً و استولي عليه (و قتل) محمّد قتله معاوية بن حديج الکندي حسبما تعرفه فلمّا جاءه صلّي اللّه عليه و آله نعي محمّد قال... .۳ البته در بخش شرح نامهها بيشتر به همين نکته بسنده شده، و شرح نامهها به طور کامل بيان نگرديده، که اگر شرح به دست ميرزا حبيب الله خويي به سرانجام ميرسيد، شرح نامهها نيز به طور مفصل و مبسوطتر انجام ميپذيرفت. دليل اين مطلب شرح خطب نهجالبلاغه است که به تطويل و اطناب به ثمر رسيده است.
ب: ذکر تاريخ صدور و ايراد کلام
همان گونه که دريافتن تاريخ صدور کلام از مقدمات ورود به متن نهج البلاغة است، ميرزا حبيب الله خويي نيز از اين نکته غفلت نورزيده و سعي کرده براي بهتر دريافتن متن نهج البلاغة به تاريخ ايراد سخن امام و البته در پارهاي از موارد اشارهاي گذرا داشته باشد؛ به عنوان مثال، ميتوان به خطبه شقشقيه اشاره کرد که پس از ذکر مقدمات و ترسيم فضاي کلي از جريان غصب خلافت با در نظر گرفتن مستفاد مضمون خطبه تاريخ صدور کلام را تعيين ميکند.۴ يا ذيل خطبه 92 مي نويسد: «خطب بها بعد انقضاء أمر النهروان».۵ با اين توضيح مختصر ميتوان دريافت که اين خطبه به احتمال در سال 38 هجري، پس از جنگ با خوارج ايراد شده باشد. و يا در شرح خطبه 28 آورده است:
اعلم أنّ هذه الخطبة الشّريفة ممّا خطب بها في أواخر عمره الشّريف، و ذلک بعد ما انقضي وقعة صفّين و استولي معاوية علي البلاد و أکثر القتل و الغارة في الأطراف و أمر سفيان بن عوف الغامدي بالمسير إلي الأنبار و قتل أهلها.۶
ج: مشخص کردن مخاطب کلام و يا نامه امام
در اغلب موارد، سعي شده مخاطب يا مخاطبان کلام و يا نامه امام به صورت اجمالي معرفي شوند. در قسمتي از خطبه 4 آورده:
1.. همان، ج ۲۰، ص ۴۹.
2.. جملات داخل پرانتز شرح مزجي سخنان شريف رضي در ابتداي سخنان امام است. لذا شارح از شرح آن ها نيز کوتاهي نکرده است.
3.. همان، ج ۵، ص ۱۰۳.
4.. همان، ج ۳، ص ۳۲.
5.. همان، ج ۷، ص ۶۲ .
6.. همان، ج ۳، ص ۳۹۲، براي مطالعه بيشتر ر.ک: ج ۳، ص ۳۹۲، ج ۴، ص ۵ و ۱۷، ج۱۰، ص ۱۷۳، ج ۱۳، ص ۴، ج ۱۴، ص ۱۷۱، ج۱۴، ص ۱۷۸ و... .