شرح روايي و بهرهگيري از احاديث و روايات
شاکله اصلي شرح منهاج البراعة، روايت است. نقش روايات در اين شرح به گونهاي است که تمام بخشها و موضوعات را هم در بر گرفته است؛ حتي موضوعاتي که در برداشت ابتدايي روايت ندارد، از جمله بحثهاي توحيدي، تاريخي و نيز همچون اوصافي که از حيوانات دارند. و ... . اضافه بر اين، جلوهگري روايت در اين شرح به حدي است که ميتوان اين شرح را نوعي معجم موضوعي حديثي پنداشت. در يک دستهبندي کلي به کارگيري روايات در اين شرح به چند صورت است:۱
الف: استفاده ازمجموعه روايات در ضمن شرح
نويسنده در مواضع متعددي ـ که مقاصد متنوعي همچون توضيح مضمون، تبيين بخشي از کلام يا واژه خاص، گسترش جوانب و... را به دنبال دارد ـ از مجموعه روايات بهره گرفته است؛ به عنوان نمونه، ذيل اين کلام امام که فرمودهاند: «و شهيدک يوم الدّين»، پس از ذکر آيات مرتبط به مجموعه روايات منقول از ائمه معصوم در اين موضوع ميپردازد. شارح ذيل اين فراز از کلام امام، شانزده روايت همراه با ذکر منبع روايات آورده و کوشيده طبق روايات به شرح اين کلام بپردازد.۲ موارد استفاده شارح از اين گزاره بسيار است.۳
ب: استفاده از روايات معصومين به جاي شرح عبارت امام:
در شرح اين عبارات «يقول علي الألسنة ... و يثبت الأفئدة»، تنها پس از ذکر آيات مرتبط به رواياتي اشاره ميکند که شرح اين عبارت از امام باشد، مانند اين روايت:
عن خثيمة بن عبد الرحمن الجعفي قال: سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول: إنّ القلب ينقلب من لدن موضعه إلي حنجرته ما لم يصب الحقّ، فاذا أصاب الحقّ قرّ ثمّ ضمّ أصابعه و قرء هذه الاية:(فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ...).۴
يا در شرح عبارت «و يتلاقون بالمحبّة» مينويسد:
... فقد قال أبو عبد اللّه في رواية الکافي، عن صفوان الجمال، عنه عليه السلام : ما التقي مؤمنان قط إلّا کان أفضلهما أشدّ حبّا لأخيه.۵
1.. گفتني است علاوه بر مواردي که ما در ذيل اين بحث بدان پرداختهايم، شارح به نقد روايت نيز ميپردازد که براي رعايت اختصار، تنها آن را در بخش ويژه نقد حديث بيان داشتهايم.
2.. همان، ج ۵، ص ۱۹۷ ـ ۲۰۲.
3.. براي نمونه ر.ک : همان، ج ۵، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۷؛ ج ۷، ص ۳۹۸ ـ ۴۰۶ و... .
4.. همان، ج ۱۴، ص ۹۸.
5.. همان، ج ۱۴، ص ۱۰۱.