يا:
أصحر أي ظهر و انکشف و اصله من أصحر القوم اذا برزوا من المکمن الي الصحرا.۱
ب: صرف، نحو و بلاغت
درک صحيح از نکات صرفي و نحوي در فهم متن بسيار موثرند. از جمله علوم به کار رفته در اين شرح، صرف، نحو و علوم بلاغي است. مؤلف براي شرح و ساده فهم کردن متون نهجالبلاغه کوشيده، به بيان و توضيح نکات ادبي و زباني کلام امام بپردازد. البته در اين بخش نيز از دو مؤلفه بهره جسته است: يکي اينکه گاه به صورت اجتهادي شارح خود به بيان صرفي و نحوي ميپردازد؛ مثلاً در جايي نقش کلمات (بهره گيري از علم نحو) را بدين صورت تعيين ميکند:
و طلع حيث ما طلع، حيث ظرف مکان في محلّ النصب علي الظّرفية أو جرّ بمن إن کان طلع بمعني ظهر، و إن کان بمعني علا فهو مفعول لطلع.۲
و گاه، از اقوال ادبايي مانند ابن هشام، سيبويه و يا اقوال مذاهبي چون کوفيون و يا بصريون و... استفاده ميکند.
و قال ابن هشام في المغني: أيمن المختصّ بالقسم اسم لا حرف خلافاً للزجاج و الرّماني مفرد مشتقّ من اليمن و همزته وصل لا جمع يمين و همزته قطع خلافاً للکوفيين و يردّه جواز کسر همزته و فتح ميمه.۳
در اين ميان، گاهي استفادههاي صرفي را نيز بيان ميکند؛ به عنوان نمونه در شرح کلام 208 در بخش الاعراب آورده است:
(عدي نفسه) تصغير عدو و أصله عديو و فحذفت إحدي الواوين و قلبت الثّانية ياء تخفيفا ثمّ ادغمت ياء التصغير فيها.۴
اما اعراب گذاري شارح به چند دسته تقسيم ميشود؛ بيشترين موارد بدين صورت است که خود دست به اجتهاد زده و ذيل هر کلامي و با تقسيم کلام به فقرات متعدد اعراب گذاري کرده است. شايان ذکر است در مواردي به نقد اعرابي ديگر شارحان، همچون قطب الدين راوندي، ابن ابي الحديد، ابن ميثم، علامه مجلسي و... پرداخته و همچنين، گاهي اقوال آنان را پذيرفته است؛ نمونه:
1.. همان، ج۷، ص ۳۲۷.
2.. همان، ج ۹، ص۵۱.
3.. همان، ج ۸ ، ص ۳۳۱. يا به عنوان نمونه: و نقل عن سيبويه أنّ سبحان ليس بمصدر، بل هو واقع موقع المصدر الذي هو التّسبيح، و الاضافة إلي المفعول لأنّه هو المسبّح بالفتح، و نقل عن أبي البقاء أنّه جوّز أن يکون الاضافة إلي الفاعل و قال: المعروف هو الأوّل و المعني علي ذلک اسبّح مثل ما سبّح اللّه به نفسه (ج ۳، ص۱۶۵).
4.. همان، ج ۱۳، ص ۱۲۲.