روش‌شناسي « منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة » - صفحه 242

يحتمل أن يکون المراد به زمان ما بين طلوع الفجر إلي طلوع الشمس فانّ ذلک يختلف في الفصول و «طفح جبّ سرانديب» امتلاء و ارتفع، و منه سکران طافح و «الشّيح» نبت معروف و يحتمل أن يکون المراد هنا الوادي الذي هو منبته.۱
يا:
و أمّا وصفه بالعتيق في قوله: (وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ) فإمّا من جهة أنّه عتيق من النّاس لم يملکه أحد غيره تعالي، و إمّا أنّه عتيق و قديم و قد بينا في المقصد الأوّل أنّه کان قبل آدم، و إمّا أنّه عتيق من الغرق و الطوفان حيث رفع إلي السّماء في طوفان نوح، و إمّا أنّه من عتق الطائر إذا قوي في و کره فلما بلغ في القوّة الي حيث ان قصد قاصد تخريبه أهلکه اللّه سمّي عتيقاً.۲

بخش سوم

آسيب شناسي منهاج البراعة

چنان که گذشت، منهاج البراعة از جامعيت قابل توجهي برخوردار است، اما در عين جامعيت داراي نقايصي نيز هست. ما در صدد کاستن ارزش اثر نيستيم، اما به هر روي در ذيل به نقايص عمده آن اشاره مي‌کنيم:

نداشتن وحدت رويه در نشاني ‌دهي و ذکر منابع

مؤلف در موارد بي‌شماري بدون اين که منبع عبارتي را که نقل مي‌کند، بيان نمايد، به نقل اقوال اصناف گوناگون دانشمندان مي‌پردازد. و يا حتي اگر نامي از صاحب تأليفي مي‌آورد، مشخص نکرده از کدام يک از کتاب‌هاي مؤلف نقل مي‌کند. البته اين موارد را مي‌توان به گونه‌اي توجيه کرد، ولي اگر سعي مي‌شد در شرح به آن توجه شود، نمود بهتري پيدا مي کرد؛ نمونه: «قال بعض شراح الکافي۳ / قال الشراح‏۴ / قال بعض الحکماء۵ / و قال بعض الشارحين۶ / قال الصدوق۷ و...». البته گاه مشخص کرده که از کدام کتاب مؤلف مطلب نقل مي‌کند؛ مثلاً: قال الصدوق في اعتقاداته۸ يا في عقايده.۹

1.. همان، ج ۵، ص ۲۷۴.

2.. همان، ج۲، ص ۲۴۲، براي مطالعه بيشتر ر.ک : ج ۶، ص ۳۱۸؛ ج ۱۰، ص ۱۶۱؛ ج ۱۰، ص ۲۵۵؛ ج ۱۱، ص ۲۸۴.

3.. همان، ج ۲، ص ۱۵۷، ج ۴، ص ۲۱۰، ج ۹، ص ۷۴، ج ۱۰، ص ۲۱۵، ج ۱۱، ص ۱۶، ج ۱۲، ص ۲۶۶ و... .

4.. همان، ج ۷، ص ۹۱.

5.. همان، ج۷، ۱۴۹، ج ۱۰، ص ۳۰۷، ج ۱۵، ص ۶۲، ج ۱۸، ص ۲۲۳ و... .

6.. همان، ج ۹، ص ۱۸۶، ج ۱۰، ص ۲۰۵، ج ۱۱، ص ۸۴، ج ۱۱، ص ۲۰۵، ج ۱۹، ص ۵۰ و... .

7.. همان، ج ۱۵، ص ۶۴ و... .

8.. همان، ج ۴، ص ۳۵۸.

9.. همان، ج ۱۳، ص ۵۳، ج ۱۳، ص ۸۶ .

صفحه از 244