منابع غير مستقيم فن رجال؛ گونه‌ها و کاربردها از نگاه علامه شوشتري در قاموس الرجال - صفحه 50

فرضيه‌اي که به دنبال اين پرسش مطرح مي‌‌شود، آن است که مي‌‌توان منابع رجال را به «منابع مستقيم» و «منابع غيرمستقيم» تقسيم نمود؟ آيا «اطلاعات رجالي در کتب غير رجالي» و «روايات راويان»، دو منبع غير مستقيم در علم رجال غيرمستقيم به شمار مي‌رود؟ به عبارت ديگر، فرضيه آن است که آيا توجه به کتب غير رجالي و گردآوري روايات راويان و بررسي و تحليل آنها مي‌‌تواند منبعي بسيار مهم و حاوي اطلاعات ارزشمند در عرصه رجال باشد؟
هدف اين مقاله، ارائه گونه‌ها و تبيين ميزان کارآمدي و کارآيي منابع غير مستقيم
رجالي است.
در باره شيوه انجام اين پژوهش بايد گفت که اين مقاله حاصل تحليل قاموس الرجال علامه شوشتري است؛ يعني با تحليل و بررسي قاموس الرجال از نگاه روش‌شناسي، کاربرد اين مؤلفه به عنوان يکي از روش‏هاي شوشتري در رجال بررسي شده است. علامه شوشتري در کتاب خود از اطلاعات رجالي نهفته در کتب غير رجالي و روايات راويان به عنوان منبع بسيار مهم استفاده کرده است.
در اين نوشتار، در بخش کليات به معرفي قاموس الرجال و همچنين منابع علم رجال در آن پرداخته شده است. در ادامه، ارزش رجالي کتب غير رجالي و همچنين ارزش رجالي روايات راوي در معرفي و ارزيابي راويان آمده است. نيز براي اثبات کارآمدي منابع غير مستقيم رجال به چهار کاربرد اصلي اين منابع پرداخته شده است.

معرفي قاموس الرجال

نام کامل اين کتاب، چنان که در صفحه عنوان چاپ اول آن آمده، قاموس الرجال، قاموس عام لأحوال جميع رواة الشيعه و محدثيهم بسبک بديع و دقيق لم يسبقه غيره من کتب الرجال است. اين کتاب نوشته محمد تقي شوشتري(1320- 1415ق) از رجالي‏هاي معاصر است. او اين کتاب را تصحيح تنقيح المقال۱ ناميده است؛ اگرچه به پيشنهاد برخي از فضلا به نام قاموس الرجال چاپ شده است.۲ آقا بزرگ از اين کتاب با عنوان تعليقات تنقيح المقال نام برده است.۳ اين کتاب در اصل، تعليقات انتقادي بر تنقيح المقال شيخ عبدالله مامقاني است. اين کتاب در يک فرآيند چهل ساله به رشد و بالندگي نهايي خود رسيده است. سير تدوين اين اثر شوشتري را مي‌‌توان بدين گونه برشمرد. مؤلف در طول شش سال (1354-1360ق) حاشيه‌اي را بر رجال مامقاني نوشت. اين تحرير اول، در اطراف نسخه چاپي رجال مامقاني نوشته شد. شوشتري حواشي خود را به آقا بزرگ نشان داد و

1.. قاموس الرجال، مرکز نشر الکتب، ج۱، ص۴.

2.. همان، انتشارات جامعه مدرسين، ج۱، ص۱۲.

3.. طبقات اعلام الشيعه و هو نقباء البشر، ج۱، ص۲۶۵.

صفحه از 68