منابع غير مستقيم فن رجال؛ گونه‌ها و کاربردها از نگاه علامه شوشتري در قاموس الرجال - صفحه 58

است.۱ شوشتري در تأييد نظر رجاليان مي‌‌گويد، سند روايات اين راوي، اين مسأله را تأييد مي‌‌کند؛ زيرا از او تنها يک روايت از امام باقر عليه السلام رسيده که آن هم با واسطه ابي مريم است و تمام احاديث او از امام صادق عليه السلام است.۲
از طرف ديگر، اگر در منابع مستقيم، نکته‌اي نامفهوم و گنگ باشد، با بررسي سند روايات ايشان مي‌‌توان در شرح و تفسير آنها استفاده کرد؛ براي مثال، جامع الرواة در باره «يزيد الصائغ» آورده است که حسن بن عطيه و شعيب الحداد و علاء بن رزين از او روايت کرده‌اند و او از امام صادق عليه السلام روايت مي‌‌کند. شوشتري در شرح اين نظر جامع الرواة، به تعيين آن مواضع در احاديث پرداخته و مي‌گويد که اين افراد در سلسله سندهاي زير از او حديث نقل کرده‌اند.
في‌‌‍ [باب] دعوات موجزات الكافي و في [باب] الفرائض لاتقام الا بالسيف و في [باب] زکوة و هبة و في [باب] ان النساء لا يرثن من العقار ...۳
ج. نقش سند احاديث راوي در نقد و بررسي منابع مستقيم رجالي؛ سومين کاربرد بررسي سند روايات راويان، نقد محتواي کتب رجالي (منابع مستقيم) است. به عبارت ديگر، از اين منابع مي‌‌توان به عنوان معياري در ارزيابي و نقد معرفي راويان در منابع مستقيم بهره برد.
از مسائلي که در حوزه معرفي راويان در کتب رجال مطرح است، «تمييز مشترکين» است. يکي از راه‏هاي تمييز مشترکين در رجال، بررسي سند روايات راويان است. شوشتري در شرح حال «عمرو بن سعيد بن هلال الثقفي» مي‌‌گويد که برخي از رجاليان او را به صورت «الثقفي» و برخي ديگر «المدائني» آورده‌اند و بيشتر بر اتحاد اين دو تأکيد دارند. شوشتري با اين نظر رجاليان مخالف است و مي‌‌گويد اين‌ها دو نفر هستند که در دو طبقه جاي دارند و «المدائني» از مصدق بن صدقة و او از عمار ساباطي و او از امام صادق عليه السلام روايت مي‌‌کند، ولي «الثقفي» بدون واسطه از امام صادق عليه السلام روايت مي‌‌کند و عمر بن يزيد، زيد شحام، ابي کهمس و ... از او روايت مي‌‌کنند‌: «کما في تطهير مياه التهذيب و ورع الكافي». شوشتري براي اثبات مطلبش به روايت اين راوي در باب «تطهير مياه» کتاب التهذيب و باب «ورع» الکافي استناد کرده است.۴
از مسائلي که در حوزه معرفي راويان مطرح است، شناخت اصحاب ائمه عليهم السلام و کساني است که از ايشان روايت کرده‌اند. شوشتري در شرح حال «غياث بن ابراهيم» اشاره مي‌‌کند که شيخ طوسي او را جزء «لم»، يعني کساني که معاصر امام عليه السلام بوده، ولي روايتي از او نقل نکرده‌اند، آورده است. وي با اين نظر شيخ موافق نيست و با بررسي روايات اين راوي، نظر شيخ را رد نموده است؛ زيرا او

1.. رجال البرقي، ص۲۸.

2.. قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۲.

3.. همان، ج۹، ص۴۴۶.

4.. همان، ج۷، ص۱۵۰.

صفحه از 68