برخي از رجاليان، با تعابير کنايهآميز، «اسماعيل ابن ابي زياد» را از عامه دانستهاند. شوشتري از نوع فضاي حاکم بر روايات او نظر رجاليان را تأييد کرده است: اول، آن که اين راوي از امام صادق عليه السلام در رواياتش با تعبير «جعفر» ياد ميکند و اين روش اهل سنت در روايت از ايشان است. از طرف ديگر، امام عليه السلام اين روايات را به صورت مسند از پدرانشان از امام علي عليه السلام و پيامبر صلي الله عليه و آله نقل ميکنند و اين روش ائمه عليهم السلام با راويان اهل سنت بوده است.۱
ج. نقد و بررسي منابع مستقيم رجالي با توجه به فضاي حاکم بر حديث راوي؛ سومين کاربرد منابع غير مستقيم رجالي (تحليل فضاي حاکم بر روايت راوي)، نقد محتواي کتب رجالي (منابع مستقيم) است. به عبارت ديگر، با بررسي فضاي روايت راوي ميتوان به عنوان معياري در ارزيابي و نقد منابع مستقيم بهره برد.
از مسائل مهم در ارزيابي راويان، مسأله «مذهب» يک راوي است. شيخ طوسي در شرح احوال «مقاتل بن مقاتل» آورده است: «بن قياما واقفي خبيث، اظن اسمه حشيش».۲ از اين گفته شيخ به دست ميآيد که اين راوي واقفي مذهب است. اما شوشتري با تحليل فضاي روايات اين راوي نشان ميدهد که اين راوي واقفي مذهب نيست؛ براي مثال، از مقاتل اين روايت رسيده است.
قلت للرضا عليه السلام :جعلت فداك! علمني دعاء لقضاء الحوائج ...۳
او در باره دلالت اين اخبار بر عدم واقفي بودن مقاتل ميگويد که واقفه به امام رضا عليه السلام به ديده يک امام نگاه نميکنند که اين تعابير را در باره او به کار ببرند: «فان الواقفة ما يروون عنه (الرضا) تسليماً و اذعاناً». يعني او امام رضا عليه السلام را به عنوان امام بعد از امام کاظم عليه السلام پذيرفته بوده است. بنا بر اين، اين راويت - که از امام عليه السلام با اين تعبير ياد کرده - نشان از واقفي نبودن او دارد.۴
در ارزيابي راويان، به موضوع امامي و غير امامي بودن يک راوي نيز پرداخته ميشود. مامقاني در شرح حال «غياث بن ابراهيم» به امامي بودن او حکم کرده است. شوشتري با اين نظر مامقاني مخالف است و در استدلال بر عامي بودن او ميگويد که اين راوي در بيشتر اخبارش از امام صادق عليه السلام با تعبير «جعفر» ياد ميکند. دوم، اين که همه اخباري را که از امام صادق عليه السلام نقل ميکند، به صورت مسند از امام علي عليه السلام و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نقل کرده است. اين روشي است که عامه در نقل اخبار از ائمه عليهم السلام به کار ميبرند؛ يعني احاديث را به امام عليه السلام نسبت نميدهند، بلکه آن را تا عهد صحابه (امام علي عليه السلام ) و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مستند ميکنند. بنا بر اين، فضاي حاکم بر
1.. همان، ج۲، ص۱۲.
2.. رجال الطوسي، ص۳۶۶.
3.. الکافي، ج۳، ص۴۷۷.
4.. قاموس الرجال، ج۹، ص۱۱۱.